۰

توصيه‌هاي مهم استادقرائتي درآستانه ماه رمضان

استاد قرائتي در نامه‌اي نوشت: طبق معمول هر سال همين كه به ماه رمضان نزديك مي‌شويم دقايقي از وقت شما را راجع به مهمترين مسئله ميگيرم و از اينكه كار قرآن به جايي رسيده كه بايد مثل من اين حرفها را بزند (كه از دهانم بزرگتر است) شرمندهام.
کد خبر: ۵۷۹۸۰
۱۷:۰۸ - ۱۰ تير ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل ازحج، حجت الاسلام والمسلمين محسن قرائتي در آستانه فرا رسيدن ماه مبارك رمضان توصيه هايي براي بهره مندي هر چه بيشتر از قرآن كريم ارائه كردند كه بدين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت سروران گرامي
سلام عليكم

طبق معمول هر سال همين كه به ماه رمضان نزديك ميشويم دقايقي از وقت شما را راجع به مهمترين مسئله ميگيرم و از اينكه كار قرآن به جايي رسيده كه بايد مثل من اين حرفها را بزند (كه از دهانم بزرگتر است) شرمندهام.

۱. آيا مي‌دانيد كه در همه مساجد در شب قدر دعاي شريف جوشن كبير و عزاداري و مراسم قرآن سر گرفتن بحمدالله برگزار ميشود اما چرا در شب قدر كه شب نزول قرآن است تفسير رنگي ندارد؟

۲. آيا مي‌دانيد سرگرم شدن به چاپ و صوت و تجويد و ظاهر قرآن بيش از توجه به محتواي قرآن است؟

۳. آيا مي‌دانيد به ما دستور دادهاند كه هر گاه فتنه‌هاي زياد مانند پارههايي از شب تار به شما روي آورد به قرآن پناه ببريد؟ (فَإِذَا الْتَبَسَتْ‏ عَلَيْكُمُ الْفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع) ‏ [۱]

۴. آيا مي‌دانيد بعضي به اسم اين كه دين از سياست جداست به صدها آيه سياسي بي توجهي مي‌كنند؟

۵. آيا مي‌دانيد آن مقدار كه در متون آموزش و پرورش و دانشگاه كلمات عربي را تزريق مي‌كنند كارساز نيست و فارغ التحصيلان ما نمي‌توانند اكثرا يك صفحه قرآن را بي غلط بخوانند؟

۶. آيا مي‌دانيد بعضي به خيال اينكه قرآن از فهم بشر بالاتر است و فهم آن مخصوص اهل بيت است از تدبر در آن مي‌ترسند، با اينكه خداوند دستور به تدبر داده است و در حديث مي‌خوانيم: من زعم ان كتاب الله مبهم فقد هلك و اهلك [۲] راستي اگر قرآن را نمي‌توان فهميد پس چگونه به ما دستور داده اند روايات را بر قرآن عرضه كنيم و اگر ضد آن بود آن روايات را به ديوار بزنيم؟

۷. آيا مي‌دانيد مهجوريت قرآن غافلانه نيست زيرا در قرآن ميخوانيم در روز قيامت پيامبر صلي الله عليه و آله ميفرمايد: پروردگارا قوم من قرآن را مهجور گرفتند و نمي‌فرمايد قرآن نزد قوم من مهجور بود و مهجور گرفتن با توجه و عمد است؟ وَقالَالرَّسُولُيارَبِّإِنَّقَوْمِياتَّخَذُواهذَاالْقُرْآنَمَهْجُوراً [۳]

۸. آيا مي‌دانيد آيه وَقالَالرَّسُولُيارَبِّإِنَّقَوْمِياتَّخَذُواهذَاالْقُرْآنَمَهْجُوراً چه معنايي دارد:

الف: در پر خطر‌ترين دادگاه يعني روز قيامت

ب: نزد عالي‌ترين قاضي يعني خداوند

ج: از محبوبترين و بالاترين مقام هستي يعني پيامبر صلي الله عليه و آله

د: شكايت توسط كسي است كه مظهر رحمه للعالمين است.

ه: شكايت پدر از فرزند است انا و علي ابوا هذه الامه

و: شكايت حتمي است چون با فعل ماضي آمده است. (وَقالَالرَّسُولُ)

ز: شكايت با استمداد از كلمه يا رب است.

ح: شكايت از كسي است كه اميد شفاعت از او داريم. ويل لمن كان شفعاء ه خصماءه؟

۹. آيا مي‌دانيد بعضيها نمي‌توانند قرآن بخوانند؟

بعضي به غلط مي‌خوانند.

بعضي كه ميتوانند درست بخوانند نمي‌خوانند.

و بعضي كه مي‌خوانند تدبر نميكنند.

و بعضي به آن عمل نمي‌كنند.

و بعضي قرآن را محور كار خود نميدانند و در درسها و سخنراني‌ها و نوشته به قرآن اولويت نمي‌دهند.

و بعضي قرآن را تنها براي مهريه عروس، بالاي سر مسافر، سوگند ياد كردن، كتاب استخاره و امثال آن مي‌خواهند.

۱۰. آيا مي‌دانيد مثال ما مثال بيماري است كه بجاي مصرف دارو مشغول چيدن و تنظيم انواع قرص هاست؟

۱۱. آيا مي‌دانيد مثال ما مثال مهماني است كه به جاي گوش دادن به سخنان صاحبخانه به نقش و نگار در و پنجره توجه مي‌كند؟

۱۲. آيا مي‌دانيد گروهي به جاي تدبر در قرآن و پيام و الهام گرفتن از آن و عمل به آن به سراغ حواشي آن ميروند و بيشتر عمر خود را صرف مباحث علوم قرآن مانند محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ، تاويل، شان نزول، تاريخ كتابت، تاريخ ترجمه، تاريخ تفسير، طبقات مفسرين، تفاوت كتب تفسيري و امثال اين بحث‌ها مي‌كنند؟ (البته بعضي از اين بحث‌ها نظير بحث اعجاز و بحث سلامت از تحريف ضروري است اما صرف بيشتر عمر به اين علوم مانند كسي است كه به جاي شنا در استخر، دور استخر مي‌دود؟)

۱۳. آيا مي‌دانيد بعضي بجاي بيان روح قرآن آنقدر به نقل اقوال مي‌پردازند كه خود قرآن در آن اقوال گم مي‌شود و بعضي آنقدر احتمالات متعددي را مطرح مي‌كنند كه حتي محكمات قرآن، متشابه مي‌شود؟

۱۴. بعضي وارد گود عرفان، بعضي وارد تحقيق مفصل روي لغات، بعضي در مقام نقل شان نزول‌هاي متعدد و بعضي قرآن را به دون توجه به روايات معتبر رسيده از اهل بيت عليهم السلام تفسير ميكنند؟ در حالي كه خود قرآن به ما مي‌فرمايد: وَماآتاكُمُالرَّسُولُفَخُذُوهُوَمانَهاكُمْعَنْهُفَانْتَهُوا [۴] يعني سخنان پيامبر صلي الله عليه و آله را كه خود مستقيما فرموده و يا به اهل بيت ارجاع داده بايد بگيريم و در روايات متواتر مي‌خوانيم بين قرآن و اهل بيت هرگز جدايي نيست و اگر به هر دو تكيه كنيد هرگز گمراه نمي‌شويد؟

۱۵. آيا مي‌دانيد در بسياري از سخنراني‌ها سهم تاريخ، تحليل سياسي، شعر و خواب و خطابه و روضه و امثال آن داده ميشود ولي سهم قرآن داده نميشود با اينكه خداوند به پيامبر صلي الله عليه و آله مي‌فرمايد سخنراني تو بايد درباره بيان قرآن باشدلِتُبَيِّنَلِلنَّاسِمانُزِّلَإِلَيْهِم‏؟

۱۶. آيا مي‌دانيد هزاران پايان نامه در علوم قرآن نوشته ميشود ولي اين پايان نامه‌ها در دانشگاه‌ها بايگاني و جامعه از آن خيري نمي‌بيند؟

۱۷. آيا ميدانيد در دانشگاههاي قرآن و حديث سرفصلهاي علوم قرآن كاربردي نيست و نياز سنجي نشده است؟

۱۸. آيا مي‌دانيد تلاوت زيبا در مواردي به هنر نمايي تبديل شده است؟

۱۹. آيا مي‌دانيد در آموزش صرف و نحو از آيات قرآن و روايات كمتر استفاده مي‌شود؟

۲۰. آيا مي‌دانيد فيلمهاي كوتاهي با مضامين قرآني ناياب است؟

۲۱. آيا ميدانيد تفسير ساده براي نوجوانان ناياب است؟

۲۲. آيا ميدانيد بيان صحيح از قصههاي قرآن براي نوجوانان ناياب است؟

۲۳. آيا ميدانيد موقوفات براي قرآن كمياب است؟

۲۴. آيا مي‌دانيد نذر تلاوت قرآن ناياب است؟

۲۵. آيا مي‌دانيد توجه به قرآن در نام شبي با قرآن مطرح مي‌شود؟ آيا درست است كه بگوييم شبي با اكسيژن و يا شبي با سلامتي؟

۲۶. آيا مي‌دانيد در بسياري از حوزهها و نزد بسياري از مدرسين تدبر در قرآن درس جنبي است نه اصلي؟

۲۷. آيا مي‌دانيد توجه به كتاب مخلوق بيش از كتاب خالق است؟

۲۸. آيا مي‌دانيد كه به آيه خُذِالْكِتابَبِقُوَّةٍ [۵] عمل نكرده ايم؟

۲۹. آيا مي‌دانيد اگر كتاب آسماني را به پا نداريم خداوند لقب پوچي به ما داده است؟ قُلْياأَهْلَالْكِتابِلَسْتُمْعَلى‏شَيْ‏ءٍحَتَّىتُقيمُواالتَّوْراةَوَالْإِنْجيلَوَماأُنْزِلَإِلَيْكُمْمِنْرَبِّكُم‏ [۶]

۳۰. آيا مي‌دانيد كلمه اقامه در قرآن در چهار جا به كار رفته است:

أَقيمُواالدِّين‏ [۷]

أَقيمُواالْوَزْنَ [۸]

أَقيمُواالصَّلاةَ [۹]

وَلَوْأَنَّهُمْأَقامُواالتَّوْراةَوَالْإِنْجيلَوَماأُنْزِلَإِلَيْهِمْمِنْرَبِّهِم‏ [۱۰]

۳۱. آيا مي‌دانيد اگر ما كتاب آسماني را بپا داريم وضع اقتصادي ما بسيار خوب مي‌شود؟

وَلَوْأَنَّهُمْأَقامُواالتَّوْراةَوَالْإِنْجيلَوَماأُنْزِلَإِلَيْهِمْمِنْرَبِّهِمْلَأَكَلُوامِنْفَوْقِهِمْوَمِنْتَحْتِأَرْجُلِهِم [۱۱] ‏

۳۲. آيا مي‌دانيد بايد تلاوت هر آيه اي ايمان ما را زياد كند؟ وَإِذاتُلِيَتْعَلَيْهِمْآياتُهُزادَتْهُمْإيماناً [۱۲]

۳۳. آيا مي‌دانيد تلاوت قرآن بايد دل ما را بلرزاند؟ إِنَّمَاالْمُؤْمِنُونَالَّذينَإِذاذُكِرَاللَّهُوَجِلَتْقُلُوبُهُم‏ [۱۳]

۳۴. آيا مي‌دانيد گروهي از جن همين كه براي اولين بار صداي قرآن را شنيدند ايمان آوردند (يَهْديإِلَىالرُّشْدِفَآمَنَّابِهِ) [۱۴] و ديگران را به پيروي از آن دعوت كردند (ياقَوْمَناأَجيبُواداعِيَاللَّهِ) [۱۵] ولي ما اين همه قرآن شنيديم، نه دلي تكان و نه ايماني زياد و نه اشكي جاري و نه رشدي اضافه و نه تبليغي صورت گرفت؟

۳۵. آيا مي‌دانيد قرآن ذكر است إِنَّانَحْنُنَزَّلْنَاالذِّكْر [۱۶] و اعراض از آن زندگي نكبتي را به بار مي‌آورد (وَمَنْأَعْرَضَعَنْذِكْريفَإِنَّلَهُمَعيشَةًضَنْكا) [۱۷]

۳۶. آيا مي‌دانيد در قيامت بعضي شفاعت‌ها براي بعضي مفيد نيست؟ فَماتَنْفَعُهُمْشَفاعَةُالشَّافِعينَ [۱۸] ولي شفاعت قرآن حتما كارساز است. شافع مشفع

۳۷. آيا مي‌دانيد قرآن كشتي بي سوراخ است؟ إِنَّانَحْنُنَزَّلْنَاالذِّكْرَوَإِنَّالَهُلَحافِظُون [۱۹] ‏ ولي در نقل تاريخ، احتمال دروغ است و در روايات نيز روايات جعلي زياد است؟

۳۸. آيا مي‌دانيد قرآن مثل دريا است كه هر كسي از آن بهره اي دارد. بعضي با نگاه، بعضي با شنا، بعضي با قايق راني، و بعضي با غواصي. قرآن نيز اين گونه است كه: كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ. [۲۰]

۳۹. آيا مي‌دانيد عجايب قرآن قابل شمارش نيست؟ اميرالمومنين فرمود: لَا تُحْصَى‏ عَجَائِبُه‏ [۲۱]

۴۰. آيا مي‌دانيد عجايب قرآن كهنه شدني نيست؟ لَا تَفْنَى‏ عَجَائِبُهُ‏ [۲۲]

۴۱. آيا مي‌دانيد بزرگاني مانند ملاصدرا و فيض كاشاني و امام خميني و بسياري ديگر اقرار كردهاند كه چرا بيشتر عمر خود را صرف قرآن نكرده اند؟

۴۲. آيا مي‌دانيد علماي رباني، علماي قرآني هستندْكُونُوارَبَّانِيِّينَبِماكُنْتُمْتُعَلِّمُونَالْكِتابَوَبِماكُنْتُمْتَدْرُسُونَ [۲۳]

۴۳. آيا مي‌دانيد قرآن نور است و كسي كه خودش نور ندارد نمي‌تواند مردم را از ظلمات به نور دعوت كند؟

۴۴. آيا مي‌دانيد كه عظمت ماه مبارك رمضان به روزه نيست بلكه به نزول قرآن است: شَهْرُرَمَضانَالَّذيأُنْزِلَفيهِالْقُرْآن‏ [۲۴] و نفرمود: شهر رمضان الذي كتب فيه الصيام

۴۵. آيا مي‌دانيد در نمايشگاه كتاب توجه مردم به كتب تفسيري زياد شده است؟

۴۶. آيا مي‌دانيد عزيزاني كه مسير سخنراني‌هاي خود را به سمت قرآن سوق دادهاند مخاطبين كمي و كيفي بيشتري دارند؟

۴۷. آيا مي‌دانيد اينكه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود هرگز نبايد بين قرآن واهل بيت جدايي باشد بنابراين سزاوار است در كنار هر جلسه عزاداري يك جلسه قرآن هم باشد؟

۴۸. آيا مي‌دانيد كه امام رضا فرمود نماز بر مردم واجب شد تا قرآن از مهجوريت بيرون آيد؟ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ‏ أُمِرَ النَّاسُ بِالْقِرَاءَةِ فِي الصَّلَاةِ لِئَلَّا يَكُونَ الْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَيَّعا [۲۵]

سروران گرامي بايد به پا خيزيم و اگر غفلت يا تقصير و قصوري بوده از خداوند عذر خواهي كنيم و از امروز قرآن را جدي بگيريم؟ خُذِالْكِتابَبِقُوَّةٍ [۲۶]

نكاتي به نظر مي‌رسد كه بيان ميكنم عزم و تصميم با شما. ولي بدانيم اگر عزم نداشته باشيم مثل پدر خود حضرت آدم قابل توبيخيم كه قرآن مي‌فرمايد: َوَلَمْنَجِدْلَهُعَزْما [۲۷]

همه به پا خيزيم و براي خدا و شادي دل پيامبر صلي الله عليه و آله و چشيدن مزه قرآن و چشاندن آن مزه به ديگران يك نهضتي ايجاد كنيم مثلا:

۱. كساني كه توان تدريس تفسير دارند تفسير را وارد حوزه درسي خود نمايند. يعني برنامه ريزي حوزه جوري باشد كه هر طلبه حداقل در هر سال با يك جزء تفسير آشنا شود.

۲. اهل منبر نيمي از سخنراني خود را به بيان آيات قرآن اختصاص دهند.

۳. در همه روزنامه‌ها و مجلات ستوني براي فهم گوشه اي از آيات قرآن اختصاص يابد.

۴. صدا و سيما از قصه‌ها و آيات كوتاه با هنر و نمايش و يا از مثالهاي قرآن با امكانات هنري خود بهره گيرد.

۵. آموزش پرورش و دانشگاه تفسير آياتي را كه هر روز با آن سر و كار داريم در متون كتاب درسي تزريق كنند.

۶. موضوعاتي كه براي همه مردم مورد نياز است از قرآن استخراج شود.

۷. اگر از تاريخ مي‌گوييم حوادث تاريخي قرآن را در اولويت قرار دهيم.

۸. اگر از اخلاق ميگوييم آيات اخلاقي قرآن را مطرح كنيم.

۹. اگر مثالي مي‌زنيم يا تشبيه به كار مي‌بريم قرآن را فراموش نكنيم.

۱۰. اگر فضايل اميرالمومنين عليه السلام را مي‌گوييم آياتي كه در شان آن بزرگوار است در اولويت قرار دهيم.

۱۱. اگر از حضرت مهدي عليه السلام و حكومت ايشان سخن ميگوييم از منابعي كه قرآن و مهدويت را بررسي كرده اند استفاده نماييم؟

۱۲. در عزل و نصبها، قهر و صلحها، ارتباط و ترك روابط، انتخاب همسر، آيين همسرداري، انتخاب شغل، عبادات و سياست، خطوط كلي اقتصاد، حقوق، مديريت و هر رشته ديگر اول بسراغ قرآن برويم بعد نهج البلاغه و روايات معتبر، بعد سيره اهل بيت عليهم السلام و در پايان از تجربه‌هاي تاريخي بزرگان استفاده كنيم. اين آرزو آغازي است كه مي‌توان از ماه رجب و شعبان و رمضان كمك گرفت زيرا ماشين هايي كه هوا گرفته در سرازيري­ها روشن مي‌شود و سرازيري عبادات و قرآن ماه رمضان است.

در پايان، اين نالهي هدهدي بود نزد سليمانها كه اگر سليمانها توجه فرمايند بالقيسهاي دنيا به اسلام رو خواهند آورد ولي اگر بگويند اين هدهد پرنده كوچكي است و حرف او الزام آور نيست حركتي صورت نخواهد گرفت.
و السلام

انتهای پیام/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: