۳

اربعين؛ تكرار بيعت پايدار شيعه در غدير

باز هم اربعين آمد، قرن‌ها از وقوع آن همه مصيبت می‌گذرد ولی هنوز بغض‌ها تازه است، هنوز هم آسمان برای نام حسين(علیه السلام)، عباس، سجاد و علی اصغر سر تعظيم فرود می‌آورد و گويی اربعين هر سال، نخستين اربعين حسينی است كه عاشقان پيراهن صبوری می‌درند و تاب از دست می‌دهند و به عزای حسين(علیه السلام) و يارانش می‌گريند و می‌شورند.
کد خبر: ۵۰۱۷۱
۰۹:۴۳ - ۱۳ دی ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش«شیعه نیوز» به نقل از ایکنا، اربعين آمد و بايد از زينب(سلام‌الله عليها) سخن گفت؛ چراكه اربعين و عاشورا بدون زينب تفسير نمی‌شوند، بايد از حاصل زخم‌ها، رنج‌ها‌، عطش‌ها و نمازهای نشسته دختر حيدر(علیه السلام) گفت كه هنوز زينب را به ياد دارند، اربعين می‌آيد اما تلاوت زيبايی را تنها در چشمان زينب عليها سلام بايد جست. اربعين می‌شكفد و نام زينب گل می‌كند، پيام زينب در شام از آن چه يزيديان شرم‌زده هراس داشتند، هم بالاتر و رساتر بود؛ آب معرفت بود بر آتش جهل و گناه. زينب(سلام الله علیها) با خطبه‌ای در غربت در ميان هلهله زنان دربار يزيد كه برای شادی بر خاندان اسير اهل بيت(علیه السلام) پيامبر آمده بودند، گل گريه كاشت.

اربعين است و كاروان تأثيرگذار عشق و جنون آمده، فرزند مكه و منا، زين‌العباد آمده است، پيك انقلاب برای شاميانی آمده است كه دل‌هاشان از بناهای سنگی مسجد دمشق هم سخت‌تر بود. زينب(سلام‌الله عليها) و امام سجاد(علیه السلام) به شام آمده‌اند، همراه با سپاه پيروز افتخار و وارثان خون اهل بيت پيامبر، چهل روز از اشك‌های كربلا می‌گذرد، قطرات اشكی كه حاوی پيام فتح و جوانمردی‌اند، اشك‌هايی كه جاودانه‌اند و پيام جانبازی و سربازی را به شيعيان می‌آموزند.

با من بگو از اربعين، از ناله‌های تلخی كه شراره‌اش عرش را داغدار كرده است، باز هم شمع بيت‌الاحزان روشن است تا چهره ايام را سياه‌پوش كند، روزهای اندوه زينب(سلام‌الله عليها) به اربعين رسيده و هزاران بار دردهايش را در غربت جانكاه اسارت زمزمه كرده است تا سر بر تربت خونين برادر بگذارد و تمام اندوهش را بگريد در نگاه كربلا، اين بار گذر كاروانی از اشك و خاكستر موج می‌زند كه يادگار همان نگاه‌هايی است كه با چشمان خونبار قتلگاه گره خورده است، آری! زينب است كه تمام يادگار كربلا را با كاروان صبرش برای زيارت شهدای كربلا آورده است، نگاهش در لحظه‌ای پهنای صحرا را طی می‌كند آفتاب رمقی ندارد گويی از غروب غريبانه‌اش در عاشورا ديگر طعم طلوع را نچشيده است.

كاروانيان خاك كربلا را به سر می‌ريزند و زينب(سلام‌الله عليها) در جستجوی گمشدگانش خاك كربلا را می‌بويد هوا را با تمام احساس خسته‌اش لمس می‌كند تا جای قامت علی‌اكبر، دستان عباس، حنجره علی‌اصغر و سر حسين(علیه السلام) را پيدا كند. زمين زير پای زينب شرمنده جستجوی زينب(سلام‌الله عليها) است، آرام می‌نشيند و گوش صحرا سنگ صبور نجوای آرامش می‌شود و گويی برق آفتاب را چون شاهدی روشن نشانه می‌رود.

به ياد داری در هجوم ابرهای سياه لشكر خورشيد در سكوت و گرمای نگاهت تنها مانده بود؟ تيغ بود و شمشير؛ شمشيرهايی كه برای انداختن قامت حق بر زمين، تن خويش را با هرم آتش صيقل می‌دادند، به ياد داری نرمك گلويی را كه با تير سه شعبه نشانه رفت؟ به ياد داری روی زرد و عطشناك كودكان آفتاب را، به ياد داری زلالی اشك‌های عباس را زمانی كه آب‌های مشك بر زمين ريخت؟

يا زينب! تو می‌شناسی آب نفرين شده‌ای كه محكوم معامله شوم دنياپرستان شد؟ شناختی گودال خونينی را كه در گودی چشمانش يادگار هزاران نگاه پريشان را ترسيم كرد و تمنای مشك‌های سوراخ كه آب آخرين بهانه‌اش بود؟ گرمای دستانی كه آرزوی سقايی داشت و از شرم چشمان منتظر كودكان به خواب آب‌ها رفت و به وعده‌گاه برنگشت؟ آسمانی كه برای هميشه تاريخ را با عظمت اين فاجعه سياهپوش كرد؟

چه صبورانه واژه‌هايش را با اشك ترنم می‌بخشيد و گونه‌های داغدارش سيل اشك‌هايش را پيش چشم نا‌مهربانی‌ها محو می‌كرد، نم نم صدايش رو به نيايشی بغض‌آلود رفت و وداع غريبانه اهالی كاروان را گوش می‌داد و جای خالی بهانه‌های سه ساله‌اش ميان دغدغه و دلواپسی‌های كاروان احساس می‌شد.

ايام فراوانی يادهاست كه از راه رسيده و بر در و ديوار دل‌ها می‌كوبد و درختان خسته و زخم خورده اما استوار را در مسير بادهای قرن‌ها شكيبايی مقيم كرده است، زردی آفتاب رو به سياهی می‌رود و زينب(سلام‌الله عليها) واژه‌های گفته و ناگفته را بر دوش خستگی‌هايش می‌گذارد و باز هم می‌ايستد. دشمنان اهل بيت(علیه السلام) رعب اين ايستادگی را بارها تجربه كرده‌اند.

اوج نگاه زينب تا ناكجای دشت نينوا حادثه را دنبال می‌كند و كاروان راه مدينه را در پيش می‌گيرد و زينب(سلام‌الله عليها) اينك انعكاس پژواك فريادهاست و طنين شجاعتی كه بر قله‌های بلند اعصار و قرون تا مرزهای ابديت جاودانه خواهد ماند، زينب می‌رود تا احياگر پيام ناميان كربلا باشد.

محرم وامدار تاريخ شد، در يك نيم روز و همان نبرد روز عاشورا اگرچه از نظر زمان كوتاه‌ترين درگيری بود كه فقط در يك نيم روز طول كشيد، ولی از نظر امتداد، طولانی‌ترين درگيری حق و باطل در تاريخ است، تا ابديت زمان كه هنوز هم ادامه دارد قضيه كربلا منحصر به يك جمعيت هفتاد و چند نفری و يك سرزمين نبوده و نيست و به جرئت می‌توان گفت، ماندگاری حماسه بزرگ عاشورا متعلق به حضرت زينب كبری(سلام‌الله عليها) است. حضرت زينب آن كسی است كه از لحظه شهادت امام حسين(علیه السلام) اين بار امانت را بر دوش گرفت و شجاعانه و باكمال اقتدار آن چنان كه شايسته دختر اميرالمؤمنين است در اين راه حركت كرد، گاهی رنج و زحمت زنده نگه داشتن خون شهيد از خود شهادت كمتر نيست؛ رنج چندين ساله زينب كبری از اين قبيل است.

نبرد مظلومانه امام حسين(علیه السلام) و يارانش در روز عاشورا در زمين نينوا چنان صحنه هستی و تاريخ را دگرگون ساخت كه گويی آثار قيامت بر اندامش هويدا شده است و حسين و يارانش چنان بر تارك تاريخ می‌درخشند و جاودانه‌اند كه هيچ گاه غبار زمان بر روی آزادگی و شجاعت‌شان نخواهد نشست. چگونه می‌توان عزت امام حسين(علیه السلام) را در عاشورا از ياد برد؟ چگونه می‌توان تصوير حضرت عباس(علیه السلام) را از ذهن دور داشت؟ مگر می‌توان آرامش و شكوه زينب(سلام‌الله عليها) را ناديده گرفت؟ مگر می‌شود وجود امام سجاد(علیه السلام) را در شام نديد؟ چگونه می‌توان با كاروان داغدار حسين از كربلا تا شام همراه نشد؟ چگونه می‌شود سر بريده حسين و اهانت‌های يزيديان را ناديده گرفت؟

باز هم اربعين آمد، قرن‌ها از وقوع آن همه مصيبت می‌گذرد، ولی هنوز بغض‌ها تازه است، هنوز هم آسمان برای نام حسين(علیه السلام) و عباس(علیه السلام) و سجاد(علیه السلام) و علی اصغر سر تعظيم فرود می‌آورد و هنوز زخم اين ناجوانمردان التيام نيافته است و گويی اربعين هر سال نخستين اربعين حسينی است كه عاشقان پيراهن صبوری می‌درند و تاب از دست می‌دهند و به عزای حسين(علیه السلام) و يارانش می‌گريند و می‌شورند.

اربعين بيعت دوباره با عاشوراست، اربعين بعثت جان‌های ملتهب است و تكرار بيعت پايدار شيعه در غدير، اربعين روز برائت از سلطه ستم و هنگامه عهد عاشقان شهادت است، اربعين يادمان روزهايی است كه خورشيد را فراز نيزه‌های جهل ديديم و بر مظلوميت فضايل گريستيم، اربعين تذكار آنانی است كه حق‌نمايان سلاح باطل گرفتند و بر روشنای حقيقت شوريدند، اربعين فرصت مجدد فرياد رسای ستم‌سوزی است، فرصت هم آوا شدن با زينب كبری(سلام‌الله عليها) كه احياگر امر به معروف و نهی از منكر و اصلاح ناب حسينی بود و حراست از ارزش‌های علوی آموزه شكر و شكيبايی و رشادت اوست.

اربعين تكرار پيمان شيعه در غدير است، اربعين حماسه بجا مانده از حماسه بزرگ عاشوراست، اربعين وامدار زينب در چهل روز است، اربعين وامدار تاريخ شيعه است، اربعين آبرو و شرافت همه مسلمان و خصوصا شيعيان است، اربعين كليد پيروزی حق بر باطل است، حيات اسلام وامدار بدن پاره پاره حسين در اربعين است و بايد گفت اربعين وامدار زينب است، بعد از اربعين بود كه هر كس با هر مسلكی وقتی می‌خواست حق خود را از باطل بگيرد به پيام‌ها و اقدامات امام حسين در روز عاشورا استناد می‌كرد و قيام حسين(علیه السلام) راهی شد برای گرفتن حق از باطل و نابودی بدی و پايداری خوبی‌ها و حالا كه اربعين ديگری در راه است و وظيفه رهروان راه امام حسين زنده نگه داشتن اربعين و عاشوراست.

دليل ماندگاری انديشه امام حسين(علیه السلام) و بالاترين معرفت در مكتب امام حسين(علیه السلام)، دريافت عظمت حق و خداترسی است؛ اين امام بزرگوار كسی مثل يزيد را شايسته رهبری مسلمانان نمی‌دانست چون يكی از نقطه ضعف‌های يزيد بی‌پروايی در برابر خداوند بود، از بُعد ديگر مكتب امام حسين(علیه السلام) حق‌محور بوده و بر پايه آزادگی بنا شده است و پارسايی و وارستگی از ويژگی‌های بارز امام و يارانش به شمار می‌رود. عدالت‌خواهی يكی از برجسته‌ترين وجوه قيام است؛ قيامی كه برای اجرای حدود الهی اتفاق افتاد. به گفته امام حسين(علیه السلام) اصحابش بهترين ياران يعنی بيداردل، پرواپيشه و در برابر دشمن سازش‌ناپذير بودند، كرامت و عزت نفس از خصوصيات آنان بود و فداكار و فروتن و از خودگذشته بودند و همين ابعاد باعث جاودانگی آرمان و انديشه اين قيام به شمار می‌رود.

اين قلم‌هايی كه ما می‌زنيم، هيچ سطری از تشنگیِ مردان خورشيد را نچشيده و منظومه بلند آوارگی را همراهی نكرده و از خارستان‌های ناتمام و گستاخ عبور نكرده، چگونه خواهند توانست به منزلتِ اربعين دست پيدا كنند؟ قلم‌ها تنها می‌توانند حوالیِ نام و ياد اربعين چند قطره‌ای اشك واويلا بريزند و دلتنگ نوشتن از تنهايی خودشان باشند.

داريوش احمد‌رضا بهمنيار

انتهای خبر/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
نظرات بینندگان
شاهین
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
مطلب زیبایی بود. امید که رهرو راهش باشیم...
مريمy
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
خيلي جالب وروحانيه اجرتون باسيد الشهدا
حمید
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۸
سلام واقعا مطالب زیبایی بود.راستی تو وبلاگم مطالب جدید گذاشتم.منتظرتم
www.maz1392.parsiblog.com