۰

چرا فعالیت‌ خیریه‌ها بی‌‌نتیجه و فاقد اثر مطلوب است؟

رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور با بیان اینکه در حوزه کار‌های خیر ‌خلأ‌های بسیاری داریم که نبود مدیریت برای ساماندهی مراکز خیریه، عدم مطالعات علمی و آینده‌پژوهی از جمله این موارد است، گفت: باید جایگاه فضا‌هایی مانند خمس، زکات، صدقه و مانند آن در کار خیر مشخص شود و تا زمانی که هر کسی برای خودش در این حوزه کار کند، نمی‌توان این خلأ‌ها را پر کرد.
کد خبر: ۱۸۱۶۱۶
۱۱:۵۶ - ۱۶ اسفند ۱۳۹۷
به گزارش «شیعه نیوز»، رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور با بیان اینکه در حوزه کار‌های خیر ‌خلأ‌های بسیاری داریم که نبود مدیریت برای ساماندهی مراکز خیریه، عدم مطالعات علمی و آینده‌پژوهی از جمله این موارد است، گفت: باید جایگاه فضا‌هایی مانند خمس، زکات، صدقه و مانند آن در کار خیر مشخص شود و تا زمانی که هر کسی برای خودش در این حوزه کار کند، نمی‌توان این خلأ‌ها را پر کرد.

 احسان و نیکوکاری از مفاهیم ارزشمندی است که از گذشته تاکنون به‌عنوان یکی از اصول مورد توجه همه شریعت‌ها و سنت‌ها به ویژه اسلام در طول تاریخ مورد توجه بوده و در آموزه‌های دین مبین اسلام نیز بسیار مورد تأیید قرار گرفته و به آن سفارش شده است. این موضوع به‌جهت برانگیختن احساسات انسانی و لذات روحانی و رضای خداوند امری شایسته است که فطرت انسان‌ها با آن عجین شده است.
 
‌نظام فکری و ارزشی اسلام مفهوم احسان و نیکو‌کاری را در کاربرد‌های متعدد آن به خوبی تبیین و بار‌ها در آیات و روایات متعدد بر جایگاه این مفهوم ارزشمند تاکید و اشاره کرده است. از‌آنجایی که این موضوع کارکرد‌های زیادی در عرصه‌های فردی، اجتماعی، فرهنگی، معنوی و مانند آن داشت و از طرفی دولت‌ها نمی‌توانستند به تنهایی پاسخگوی نیاز‌های فزاینده کشور باشند، مؤسسات خیریه توسعه کمی و کیفی پیدا کردند تا ضمن ایجاد بازوی توانا برای دولت، یار غمخوار و توانمندی برای اقشار آسیب‌پذیر کشور باشند؛ به‌شرط آنکه به چالش‌ها و راهکاری ساماندهی آن‌ها توجه شود.

در این راستا حداقل سه دستگاه وزارت کشور، سازمان بهزیستی و نیروی انتظامی با روش‌های متفاوت در امر صدور جواز تأسیس مؤسسات خیریه دخالت دارند و هر یک به استناد قوانین یا ضوابطی عمل می‌کنند که هیچ تفکیک، طبقه‌بندی و تقسیم وظایف در آن‌ها تعریف نشده است. این پراکندگی در روش چالش‌های بسیاری را در فرایند‌های اجرایی و خدمت‌رسانی مطلوب و همچنین ارزیابی عملکرد موسسات خیریه ایجاده کرده و خواهد کرد، که متاسفانه باعث سوء استفاده احتمالی برخی‌ها و سرگردانی مردم و خیرین در این میان شده است.
 
بر همین اساس گفت‌وگویی را با سید محمد جواد شوشتری، مدیرعامل سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور و خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) انجام دادیم تا ضمن بررسی چالش‌ها و موانع پیش‌روی کار خیر و خیریه‌ها، برخی از مسائل و خلأ‌های موجود در این حوزه را ارزیابی و آسیب‎های نظام مدیریتی این عرصه ازجمله خط‌مشی‌گذاری، برنامه‌ریزی، سازماندهی، اجرا، نظارت و کنترل در امور خیر را مورد بررسی قرار دهیم؛ مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

‌* معنای کار خیر و نیکوکاری در یک گستره مفهومی شامل شکل‌های متنوعی می‌شود؛ برای ما بفرمائید ارزیابی شما از وضعیت کار خیر و خیریه‌ها در این گستره مفهومی چیست و چه عواملی می‌تواند در بهبود عملکرد این حوزه موثر باشد.

اساسا احسان و نیکوکاری، بنابر آنچه که از آیات قرآن کریم استفاده می‌شود، مصادیق فراوانی دارد که در شکل‌های مختلفی ظهور و بروز می‌کند؛ ازجمله این شکل‌ها تحمل سختی‌ها و مشکلات، عفو و گذشت، خیرخواهی، اجتناب از گناه، پرداخت زکات، هدیه‌دادن، انفاق به دیگران و از همه مهمتر دستگیری و یاری نسبت به دیگران است. امروز مبحث کار‌های خیر و احسان در جامعه ایرانی جای‌کار بسیار و فضای مطلوبی پیدا کرده است؛ چراکه مردم ما همیشه در کار‌های خیر، احسان و نیکوکاری، کمک به محرومین و مستضعفین، مردمی همراه و خوش‌نیت بوده‌اند و در این مسیر همیشه پای‌کار هستند.

مسیر کار‌های خیر در یک پرورسه بلندمدت، با حضور دولت‌ها تا حدودی ساماندهی و کار‌هایی در این حوزه انجام شد؛ اما عمدتا مسئله کار خیر و احسان، یک امر دولتی نیست و باید مردمی باشد؛ به این معنی که مردم باید پای‌کار باشند، تا بتوانند آن را انجام دهند؛ در این مسیر، خیرین زمانی پای کار می‌آیند، که یک اعتماد در آن‌ها نسبت به این کار‌ها ایجاد شده باشد و مطمئن باشند کار خیری که انجام می‌دهند حتما به نتیجه می‌رسد. موضوع اعتماد در کار خیر از اصول اساسی این حوزه است؛ برای مثال زمانی‌که شما به نیازمندی غذا می‌دهید اگر مطمئن باشید فرد دیگری به او غذا داده است دیگر برای آن روز به او غذا نمی‌دهید و این نگاه اعتماد به کار خیر در بحث خیریه مسئله بسیار مهمی است.

در همین جهت، عده‌ای برای ساماندهی به وضعیت فعلی پای‌کار آمدند و با راه‌اندازی تشکیلات خیر‌خواهانه واسط کار خیر شدند؛ ازآنجایی که مردم نمی‌توانستند همه‌باهم در یک ارتباط مستقیم باشند، این تشکیلات به واسطه داشتن دفتر و فعالیت‌های مشخص قوت گرفت، تاجایی که امروز مردم به آن‌ها به‌عنوان واسطان کار خیر اعتماد می‌کنند. در کنار وجود تشکیلات بزرگی مانند کمیته امداد و بهزیستی مجموعه‌های خیریه در کشور از سه نهاد بهزیستی، پلیس امنیت و وزارت کشور مجوز فعالیت می‌گیرند و این درحالی است که هرکدام از این تشکیلات قوانین خاص خودشان را دارند و از یکدیگر تبعیت نمی‌کنند.

متاسفانه حاکمیت درحالی که باید به وضعیت فعلی جهت‌دهی بدهد، هیچ‌وقت به دنبال این موضوع نبوده است؛ این درحالی است که امکان دارد گاهی یک خانواده در چند خیریه عضو باشد و از هرکدام کمک دریافت کند، درحالی که خانواده مستمندی هم باشد که در هیچ خیریه‌ای عضو نباشد و هیچکس هم نیست که این موارد را رصد بکند. امروز کمیته امداد امام خمینی در تهران ۱۵۰ هزار نفر را تحت پوشش قرار داده است، اما سوال اینجاست، آیا افرادی که تحت پوشش کمیته امداد هستند، تحت پوشش بهزیستی و یا سایر خیریه‌های مردمی دیگر نیستند؟ البته هم می‌توانند باشند و هم نه؛ و پاسخ آن‌را ما نمی‌دانیم؛ ویا اینکه ممکن است مستمندانی باشند که تحت پوشش هیچکدام از این‌ها نباشند؟ قطعا پاسخ مثبت است؛ ولی اینکه چند نفر هستند و کجا زندگی می‌کنند ما هم نمی‌دانیم. همچنین این سوال به ذهن خطور می‌کند که چه‌کسی باید این موارد را جهت بدهد؟ لذا کار حکومت و دولت این است که بیاید و این موارد را جهت بدهد.

*خلإ‌های کار خیر در جامعه امروز چیست و چگونه باید این خلإ‌ها را پر کرد؟
نوع کارهای خیری که در شرایط روز جامعه انجام می‌شود بسیار مهم است. امکان دارد عده‌ای از موسسات خیریه یکجا جمع بشوند و تصمیم به انجام کار خیر بکنند؛ اما سوال اینجاست که چه کار خیری می‌توانند انجام دهند؟ به‌عنوان مثال عده‌ای به سراغ کار‌های درمانی می‌روند وعده‌ای هم در موضوع مسکن، پوشاک، خوراک فعالیت می‌کنند و جمعی هم برای تهیه همه این موارد می‌روند؛ در این میان ساماندهی نیاز‌ها و جهت‌دهی به آن‌ها یک خلإ عمده در کار‌های خیر و مراکز خیریه است. همچنین سرکشی و بررسی عملکرد این مراکز از دیگر خلإ‌های موجود در این حوزه است.

در این میان وقتی‌که عدم اعتماد در رابطه با مراکز خیریه وجود داشته باشد قطعا امکان پول‌شویی هم وجود دارد؛ لذا ما باید تقسیم‌بندی درستی از حیث اینکه به کل افراد نیازمند رسیدگی می‌کنیم و در چه موضوع تخصصی خدمت ارائه می‌کنیم، این توجهات را داشته باشیم. به‌عنوان مثال امروز یکی از مراکز خیریه در حوزه سرطان، مسئول و مشخص است و همه می‌دانند که اگر خدایی نکرده کودکی گرفتار این بیماری شود به‌کجا مراجعه کند، اما آیا مشخص است که چه خیریه‌ای در حوزه جهیزیه، پوشاک، درس‌خواندن و بچه‌های فقیر مسئول و مشخص است؟ البته شاید خیلی از جا‌ها این خدمات را عرضه کنند، اما به صورت مشخص و معلوم نیست.

فعالیت‌های خیر و خیریه‌ها باید تجمیع شود و بعد ازنظر مکانی دسته‌بندی آن‌ها انجام شود. به‌عنوان مثال منزل فردی نازی‌آباد است، اما خیریه مرتبط با او در یکی از شمالی‌ترین نقاط تهران قرار دارد و قطعا این فرد نمی‌تواند برای حل مشکلش به اینجا مراجعه کند؛ این نشان می‌دهد که پراکنش کار‌های خیر به هیچ‌وجه حساب و کتاب ندارد. امکان دارد که در کوچه‌ای سه مؤسسه خیریه وجود داشته باشد و در محلی یک مورد هم نباشد؛ این موضوع یکی از کار‌هایی است که دولت باید آن را انجام دهد و ساماندهی کند.

دولت باید برای کار‌های خیر و خیریه استاندارد بگذارد و مشخص کند که این خیریه‌ها چه استاندارد‌هایی را باید داشته باشند تا به درستی و در جهت اصولی حرکت کنند. باید نحوه حسابرسی خیریه‌ها با توجه به این استاندارد‌ها مشخص شود؛ عدم استاندارد‌سازی خیریه‌ها موضوعی است که باعث کاهش اعتماد مردم به کار‌های خیر می‌شود و مردم احساس می‌کنند که خیریه‌ها کار‌های تکراری انجام می‌دهند. یکی از مسائلی که دولت باید در این خصوص انجام دهد صرفاً شناسایی مستضعفین، مستمندان و فقرا نیست بلکه شناسایی افراد برخوردار و خیرین هم هست؛ در این جهت مهم این است که این مراکز بتوانند توان توانمندان را به محرومان و نیازمندان برسانند.

‌باید جایگاه فضا‌هایی مانند خمس، زکات، صدقه و مانند آن در کار خیر مشخص شود. امروز در حوزه وقف بیش از ۸۰۰ موضوع وجود دارد و جایگاه سازمان اوقاف در این حوزه باید مشخص شود. این درحالی‌است که همه این فضا‌ها کار‌های خودشان را به صورت جداگانه انجام می‌دهند و هیچ کدام با دیگری هم‌افزایی ندارد؛ به‌نوعی که کمیته امداد امام خمینی کار خودش را انجام می‌دهد و سازمان اوقاف و امور خیریه هم کار خودش را؛ و به همین ترتیب هر کدام از این حوزه‌ها کار خودش را به صورت جداگانه انجام می‌دهد و همین موازی‌کاری باعث شده اثری که باید داشته باشد را نتوانند به درستی اجرا کنند. متاسفانه ما امروز کار‌ها را به صورت سطحی انجام می‌دهیم و حتی در گام‌های جلوتر می‌بینیم که بنیاد مستضعفین، بنیاد برکت، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، بنیاد مستضعفین و حتی آستان قدس رضوی هم همین کار‌ها را انجام می‌دهند. در جریانی که هر کسی برای خودش کاری انجام می‌دهد و با دیگری کاری ندارد توزیع بسیار زیادی از سرمایه انجام می‌شود، درحالی که اثربخشی ندارد؛ لذا باید پرسید آیا توزیع این سرمایه‌ها و کار‌هایی که توسط این مراکز انجام شده، تبدیل به ارزش افزوده برای کشور شد‌ه است؟

*اصول و راهکار‌های رسیدگی به کار‌های خیر و مراکز خیریه از نگاه شما چیست؟
ما در بحث رسیدگی به کار‌های خیر چند موضوع و مقوله مهم یعنی توانمند‌سازی داریم. در این مسئله چند اصل وجود دارد که یکی بحث پیشگیری و دیگری آینده‌پژوهی است. اینکه در این بخش چه کسانی کار و مطالعه کرده‌اند و اینکه در آینده وضعیت فقر در کشور به کجا می‌رسد؟ از مهمترین مسائل و موارد این حوزه است؛ فقر مساوی با فساد، خودکشی، طلاق و بسیاری از آسیب‌های دیگر است، اما در بحث آسیب‌های اجتماعی هنوز مسئولیت مشخصی نداریم. در این مسئله بحث آموزش و آموختن، فرهنگ و فرهنگ‌سازی هم مسئول مشخصی ندارد؛ اینکه نیازمند‌ان بتوانند با آموزش و ایجاد شغل خودشان از پس کارهایشان بر بیایند، یک اصل است. این‌ها جزو خلأ‌هایی است که در این حوزه احساس می‌شود و تا زمانی که هر کسی برای خودش کاری می‌کند نمی‌توان این خلأ را پر کرد.

امروز کار‌های جهادی در بسیاری از نقاط کشور انجام می‌شود، اما برای مثال چندین سال است که هنوز در بشاگرد کار‌های جهادی می‌شود و سوال اینجاست که آیا بشاگرد ساخته شد؟ آیا باید از بشاگرد خارج شویم و یا هنوز بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال هنوز آنجا نیاز به کار جهادی دارد؟ حتی چندین سال است که در روستا‌های اطراف خرمشهر کار‌های جهادی می‌کنند، اما آیا خرمشهر بعد از جنگ، بازسازی شد؟ در حالی که مبالغ بسیاری، اما بدون مدیریت به صورت ریز و درشت در آنجا هزینه شد و همین مسئله منجربه این شد که خرمشهر از آن‌سال‌ها تاکنون تغییرات چندانی نداشته باشد.
 
5شنبه //چرا فعالیت‌ خیریه‌ها بی‌‌نتیجه و فاقد اثر مطلوب است/ خیریه‌های بی‌خیر

در حوزه خیریه‌ها چالش مدیریت داریم و جایی در کشور نیست که این مسائل را برنامه‌ریزی، ساماندهی و هدف‌گذاری کند. از زمانی که مقام معظم رهبری به این حوزه ورود کردند جلسات زیادی در این رابطه برگزار شد که البته این موضوع آنقدر سطح پایین است که نباید ایشان ورود می‌کردند، اما در ادامه حرکت‌هایی را شاهد بودیم، ولی آیا ما باید آنقدر بدون حرکت و فعالیت بایستیم تا مقام معظم رهبری خودشان دست به کار شوند و وارد این حوزه بشوند. اصولا برنامه‌ریزی و مدیریت استراتژیک در هر بنگاه و سازمانی یکی از دغدغه‌های اصلی مدیران ارشد آن مجموعه است.

بحث مسئولیت اجتماعی یکی دیگر از موضوعاتی است که باید ببینیم آیا در کشور به آن پرداخته‌ایم؟ آیا به دنبال آموزش این حوزه در کشور برای جامعه بوده‌ایم؟ این در حالی است که از کشور‌های مختلف دنیا برای آموزش مسئولیت اجتماعی‌شان به سیستان و بلوچستان می‌آیند و آنجا فعالیت می‌کنند. امروز شرکت‌های پولدار یاد گرفته‌اند که خودشان در کنار فعالیت کارخانه‌هایشان یک موسسه خیریه هم راه‌اندازی کنند و معتقدند که مسئولیت اجتماعی خودشان را حوزه خودشان و یا در کنار مراکز خودشان هزینه کنند تا اختیار هم دست خودشان باشد. این درحالی است شرکت‌های خصوصی و دولتی مالیات‌های کلانی می‌دهند که می‌توان بخش اعظمی از آن‌ها را در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی هزینه کرد. متاسفانه تا به‌حال ما روی موضوع مسئولیت اجتماعی به صورت تخصصی کار نکرده‌ایم و همه فعالیت‌ها به صورت سطحی انجام شده است؛ این سطحی بودن فعالیت‌ها کار و نتیجه را بی‌اثر و خراب می‌کند.

ترک‌ها مثال جالبی دارند و می‌گویند «۷۰ بار اندازه بگیر و یک بِبُر»؛ در حوزه کار‌های خیر و مسئولیت‌پذیری این مطالعات و اولویت‌گذاری‌ها کجا شکل گرفته است. تمام این‌ها اشکالاتی است که در بحث خیریه‌ها وجود دارد. اما در کنار این اشکالات مردم ما نشان دادند که همه جا حضور داشته‌اند و به صورت پر قدرت پای کار بودند. مردم ما حاضرند از نان خودشان بزنند تا کار خیر بکنند به شرطی که بدانند این کار خیر درست به نتیجه می‌رسد. در مجموع در حوزه کار‌های خیر یک خلأ مدیریتی برای ساماندهی این اوضاع و مراکز خیریه و یک خلاء در بحث مطالعات، آینده پژوهی و پیش‌بینی کار داریم. مسئله بعدی سوءاستفاده‌ها در این حوزه است و آن هم به دلیل این است که نظارت درستی از این حوزه نمی‌شود.

* یکی از مواردی که خلا آن در حوزه کار‌های خیر دیده می‌شود موضوع مدیریت و نحوه هزینه‌کرد کمک‌های مردمی در این مراکز است. باتوجه به حوادث طبیعی اخیر در کشور و حضور سلبریتی‌ها برای دریافت کمک از مردم و انتقال آن‌ها به آسیب‌دیدگان؛ با بعضی از حرکت‌ها مردم اعتماد خود را به مراکز خیریه، چهره‌ها و سلبریتی‌ها از دست دادند، این مدیریت چگونه می‌تواند اعتماد از دست رفته در کار‌های خیر را دوباره بازگرداند؟
مدیریت تحقیقا پنج اصل دارد که شامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و رهبری و در آخر نظارت و کنترل است. هر کاری که ما می‌خواهیم انجام بدهیم باید این پنج اصل را در آن ببینیم. مهمترین مورد در این موارد برنامه‌ریزی است و در قدم اول باید برنامه‌ریزی کنیم. تا زمانی که برنامه‌ریزی نداشته باشیم چهار عنصر بعدی ممکن نمی‌شود؛ بعد از برنامه‌ریزی باید ساختارسازی کنیم و بعد از آن هم باید منابع و بسیج امکانات را پای کار بیاوریم و بعد آن‌ها را هدایت و کنترل و در آخر نظارت و بازرسی کنیم. در بخش بازرسی است که متوجه می‌شویم چرخه فعالیت ما به درستی می‌چرخد یا خیر؟ که متاسفانه در مسائل خیریه این اتفاق عمدتاً انجام نمی‌شود
.
یک سوال مهم و اساسی در این حوزه مطرح است که ما چقدر باید در سال برای کار‌های خیر هزینه بکنیم و چقدر درآمد از کار‌های خیر کسب کرده‌ایم؟ و این دو چقدر با هم می‌خواند؟ چیزی که مشهود است، خروجی این هزینه‌هاست که باید خیلی بیشتر از شرایط فعلی باشد. وقتی که شاهدیم در برخی از مناطق کشور سال‌ها کار‌های جهادی و خیر انجام می‌شود، اما هیچ تغییری در این مناطق به صورت بنیادی رخ نداده است، این موضوع و اتفاقات نشان می‌دهد که یک مشکل اساسی در این حوزه وجود دارد و آن هم این است که همه دوست دارند کار بکنند، اما کاری که اصول و مدیریت خاصی ندارد.

فعالیت‌های بدون مدیریت مانند نابود کردن کرم در مردابی است که هر لحظه کرم تولید می‌کند و اگر شما کنار این مرداب بنشینید و شروع به از بین بردن کرم‌ها بکنید تا زمانی که این مرداب را نخشگانید هرچقدر هم این کرم‌ها را از بین ببرید، باز هم به وجود خواهند آمد و در نهایت فعالیتی که برای این کار انجام داده‌اید علی‌رقم زحمت و هزینه بی‌نتیجه خواهد بود، در حالی‌که این مرداب همچنان در حال تولید کرم است، پس باید در قدم اول این مرداب خشکیده شود تا فعالیت شما اثر داشته باشد. ما باید در بحث کار‌های خیر مانند این مرداب را بخشکانیم، اما چه کسی روی این مسئله کار کرده است و این مرداب دقیقا چیست؟
 
همه خوب یادمان هست که بعد از قضیه کرمانشاه و زلزله مهیبی که آنجا آمد، بسیاری از سلبریتی‌ها اعتماد مردمی خودشان را از دست دادند و این موضوع نشان می‌دهد که در این مواقع کسی نظارت و کنترلی ندارد؛ این درحالی است که ما باید به گونه‌ای عمل کنیم که اگر یک اتفاق مانند این رخ داد اجازه ندهیم سلبریتی‌ها و یا افراد معتمد و هر کسی که چهره باشند کاری بکنند که مردم اعتمادشان نسبت به آن‌ها از بین برود؛ لذا باید از این مسئله مراقبت کنیم، نه اینکه بعد از رخ دادن اتفاق، خوشحال باشیم که افراد خاطی را بازداشت کرده‌ایم و یا آن‌ها رابه زندان انداخته‌ایم. اگر از اول حواسمان به این موضوع باشد و از آن مراقبت کنیم مردم اعتمادشان همچنان مثل آب زلال خواهد جوشید.

*باوجود افزایش روزانه مراکز خیریه و کمک‌های مردمی و امکانات کشور در این حوزه باز هم شاهد افزایش فقر و محرومیت هستیم و گویا نتایجی که سال‌های سال در این حوزه انجام شده اثرگذاری خود را نداشته است، دلیل این موضوع را چه می‌دانید؟
بخشی از فقر و محرومیت در کشور به سیاست‌گذاری اقتصادی مربوط می‌شود و ممکن است فردی با یک سیاست‌گذاری غلط در چند سال ملت ایران را دچار مشکل کند؛ این مهم است که ما در جایی با فقر مبارزه کنیم، اما متاسفانه می‌بینم در جایی یکی از مسئولان اعلام می‌کند که خوشبختانه افراد تحت پوشش ما از ۱۰۰ هزار نفر به ۱۵۰ هزار نفر رسیده و به این موضوع افتخار می‌کند؛ اما این دقیقا باید بر عکس باشد و ما کاری بکنیم که افراد تحت پوشش کمتر شوند. چرایی افزایش فقر و محرومیت در کشور به دلیل عدم مدیریت در این حوزه است؛ در حالی که کشور ما یکی از بزرگترین کشور‌ها در حوزه کانی‌ها و مواد عالی است، اما سوال اینجاست که چرا ما تاکنون نتوانسته‌ایم از این مواد به درستی برای کاهش فقر و محرومیت استفاده کنیم؛ لذا این نشان می‌دهد که مسئله اصلی در این رابطه به مدیریت و عدم اعتماد به مردم در بحث اقتصادی باز می‌گردد، که نتوانسته‌ایم سیستم اقتصادی خودمان را درست مدیریت کنیم.

عمدتاً کسانی که در حوزه اقتصادی کشور از اول انقلاب تاکنون ورود داشته‌اند، بر موضوع اقتصاد کلان تمرکز داشته‌اند، در صورتی که به نظر می‌رسد مشکل کشور ما امروز اقتصاد خرد باشد و باید در این مسئله کار کرد. نگاه لیبرالیستی همیشه وجود داشته، اما بعد‌از آن نگاه مارکسیستی پیش آمده است و در این جریان اختلافاتی بین این‌ها هم به‌وجود آمد؛ در این جریان هنوز مردم منفعتی نبرده‌اند و این نشان می‌دهد که ما با عدم بهره‌وری درست و عدم کنترل و نظارت به جایی رسیده‌ایم که فقر افزایش پیدا کرده است.

این‌ها موضوعاتی است که مدیران ما باید شبانه روزی بنشینند و بر روی آن‌ها کار کنند اگر مدیری این مسئولیت را پذیرفته است باید این کار را انجام بدهد و اگر انجام ندهد صلاحیت مدیریت را ندارد؛ مدیریت یعنی کار کردن در جهت حل مشکلات مردم و اگر کسی قصد این نوع مدیریت را ندارد و نمی‌خواهد این فعالیت را انجام دهد خیلی راحت باید جایش را به فرد لایق دیگری بدهد. رها‌شدگی در این حوزه باعث شده که فقر و محرومیت افزایش پیدا کنند در صورتی که کشور ما کشوری پولدار و برخوردار است.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: