۰

افغانستان: جنگی که به لحاظ اخلاقی فسادانگیز استپ

پس از گذشت ۱۶ سال از جنگ بی سرانجام و پرهزینه افغانستان، اکنون واضح است که این جنگ هیچ راه حل نظامی ندارد، بلکه تنها با همکاری و پشتیبانی قبایل این کشور، آمریکا می تواند از منجلابی که در افغانستان ایجاد کرده، بیرون بیاید.
کد خبر: ۱۴۵۴۵۳
۱۱:۲۵ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۶
به گزارش «شيعه نيوز»، وب سایت پژوهشکده جهانی سازی «گلوبال ریسرچ» در مطلبی با عنوان «افغانستان: جنگی که به لحاظ اخلاقی فسادانگیز است» به قلم «دکتر الون بن-میر»* نوشت: شانزده سال گذشته و ما هنوز در افغانستان می جنگیم. در جنگی که نه تنها طولانی ترین جنگ در تاریخ آمریکاست (با هزینه ای نزدیک به یک تریلیون دلار و به قیمت جان هزاران سرباز آمریکایی)، بلکه از آنجا که به نظر می رسد خروج از آن با هیچ سربلندی میسر نخواهد بود و نتیجه آن تنها شرمندگی است، به لحاظ اخلاقی یکی از جنگ های فسادبرانگیز محسوب می شود. پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ضروری بود که برای نابودی القاعده به افغانستان حمله کنیم، اما وقتی که این گروهک شکست خورد می بایست آن کشور را ترک می کردیم و تنها نیروهای محدودی را برای پاکسازی برجا می گذاشتیم. اما به جای این کار، تصمیم گرفتیم که دموکراسی را به این کشور معرفی کنیم، یک مفهوم کاملا ناسازگار با سرزمینی که به طور تاریخی حکومت قبیله ای داشته و هیچ قدرت خارجی هرگز نتوانسته بر آن حاکم شود یا برای مدت زمان طولانی به طور کامل بر آن تسلط یابد.     

امروز ما هنوز در مورد بهترین روش عملیات برای رساندن این جنگ به گونه ای از نتیجه رضایت بخش بحث می کنیم. پیش از آنکه ما در مورد راه حل های موثر در آینده بحث کنیم، در هر حال، می بایست نگاه سختگیرانه ای بر هزینه واقعی این جنگ و معانی آن که بسیاری را به وحشت خواهد انداخت، داشته باشیم.

تاکنون در این جنگ درحدود ۲۴۰۰ سرباز آمریکایی کشته و ۲۰ هزار نفر زخمی شده اند؛ بیش از ۳۳ هزار غیرنظامی افغانی نیز جان خود را از دست داده اند. تنها در شش ماهه نخست سال ۲۰۱۷ تعداد غیرنظامیان کشته شده در افغانستان با ۱۶۶۲ نفر رکورد شکست و بیش از ۳۵۸۱ نیز زخمی شدند. به طورکلی، تلفات مردم افغانستان ۲۲۵ هزار نفر تخمین زده می شود، که علاوه بر آن ۲٫۶ میلیون نفر نیز به عنوان پناهجو از این کشور خارج شده و بیش از یک میلیون نفر درون مرزهای این کشور آواره شده اند.

تاکنون هزینه این جنگ حدود ۷۸۳ میلیارد دلار بوده، یعنی برای هر سرباز سالانه ۳٫۹ میلیون دلار هزینه شده است. اگر ما هزینه جنگ را در میان جمعیت ۳۰ میلیون نفری افغانستان تقسیم می کردیم، به هر نفر سرانه ۳۳ هزار دلار می رسید، در حالیکه میانگین درآمد سالانه هر نفر از مردم افغانستان در سال ۲۰۱۴ تنها ۶۷۰ دلار بود.

درحالیکه ما این میزان از پول را صرف یک جنگ بی ثمر می کنیم، ۱۵ میلیون کودک آمریکایی (۲۱ درصد) در خانواده هایی زندگی می کنند که پایین تر از خط فقر فدرال قرار دارند. صدها هزار نفر از ایشان شب ها گرسنه می خوابند و بسیاری در شرایط غیربهداشتی زندگی می کنند که زیرساخت ها و خانه های آنها در آستانه تخریب قرار دارند.

ساده لوحانه است که پس از ۱۶ سال جنگ، گمان کنیم همانگونه که متیس، وزیر دفاع آمریکا، پیشنهاد داده، فرستادن ۴ هزار نیروی نظامی جدید می تواند چیزی را تغییر دهد، چرا که در اوج جنگ، ۱۴۰ هزار سرباز نتوانستند پیروز شوند و یک ساختار سیاسی و امنیتی پایدار را خلق کنند که به ما اجازه دهد با افتخار افغانستان را ترک کنیم.

هیچ کس در دولت ترامپ، از جمله پنتاگون، پیشنهاد نمی کند که نیروی نظامی بیشتر می تواند منجر به پیروزی در این جنگ شود. در بهترین شرایط آنها می توانند از پیشروی های ادامه دار طالبان، که اکنون بیش از یک سوم افغانستان را در کنترل دارد، جلوگیری کنند.

علاوه بر تهدید طغیان طالبان، القاعده نیز با نیروی کامل دوباره به صحنه بازگشته و به طور موفقیت آمیزی در حال گسترش مواضع خود در مرزهای افغانستان است.

موقعیت امروز هم به لحاظ سیاسی و هم امنیتی بدتر از گذشته است و احتمال توسعه موقعیت پایدار در زمین و یک دولت موثر در کابل نزدیک به صفر است. به طور غم انگیزی به نظر می رسد وزیر دفاع متیس مانند یک معتاد قمار است که می خواهد به یک ماشین شانس پول بیندازد اما نتیجه آن تنها سقوط و هدر دادن تک تک دلارها خواهد بود.

ممکن است کسی از وزیر متیس بپرسد اکنون هدف ما در افغانستان و استراتژی خروج ما از آن جنگ چیست؟ طی ۱۶ سال گذشته هیچ وزیر دفاعی پاسخ روشنی برای این سوال نداشته و اکنون ما باید دوباره بر سر جان سربازان خود قمار کنیم، بدون اینکه هیچ امیدی به پیروزی در این جنگ تضعیف کننده داشته باشیم که اینک تبدیل به جنگ انتخاب شده است.

مطمئنا برای جنگ افغانستان، راه حل نظامی وجود ندارد. هرچقدر زودتر این واقعیت را بپذیریم، بهتر است چرا که می توانیم بر یک نتیجه عملی تمرکز کنیم که تنها می تواند از طریق مذاکره با عناصر معتدل طالبان به دست آید.

دومین گزینه برای هدایت جنگ که از سوی استیو بانون، استراتژیست ارشد ترامپ پشتیبانی می شود، پیشنهاد اجیر کردن پیمانکاران خصوصی به جای ارتش آمریکایی برای جنگ نیابتی از طرف ماست. اما هیچ پیشنهادی اهانت آمیزتر از چنین طرحی نبوده است. اگر ما این شیوه را انتخاب کنیم- ارسال مزدوران خود به سرزمین های خارجی برای انجام دادن کشتارهای ما- آیا از لحاظ اخلاقی چیزی رو به انحطاط تر از این نقض حقوق انسانی وجود دارد؟

این حقیقت که در گذشته از مزدورانی استفاده کردیم تا به عنوان گاردهای امنیتی عمل کنند یا مراکز بازداشت را مدیریت کنند به اندازه کافی بد بوده است. درحالیکه آنها میلیاردها دلار پول دریافت می کردند، از اختیار خود سوء استفاده کرده و مرتکب جرایم بزرگی می شدند.

ما هرگز نباید چنین تجربه ای را که به لحاظ اخلاقی سزاوار سرزنش است، تکرار کنیم. عجیب نیست که این طرح از سوی کسی پیشنهاد شده که توصیه های وی به ترامپ تاکنون رییس جمهور را در مشکلاتی بیش از آنچه که از پس حل آن برآید گرفتار کرده است.

در طی گفتگوهایی که با اجمل خان زازای، رهبر قبایل و حاکم عالی ولایت پکیتا در افغانستان داشتم، وی با ناامیدی عمیق درباره رویکرد نظامی آمریکا صحبت می کرد و اینکه آنها هرگز شانسی برای پیروزی نداشته اند. وی گفت:

    «افغانستان یک کشور قبیله ایست. قبایل گذشته، حال و آینده این کشور هستند. پیروزی در چنین جنگ سختی علیه طالبان و متحدانش از جمله القاعده و داعش، بدون پشتیبانی قبایل تنها نیاز به یک معجزه دارد و من تردید دارم که در این روزگار معجزه ای رخ دهد.»

همانگونه که زازای معتقد است زمان آن رسیده که ایالات متحده بفهمد راه حل درازمدت در افغانستان با حمایت و پشتیبانی قبایل میسر می شود. قبایل برای کشور خود خواهند جنگید زیرا می خواند به مداخلات خارجی بیدادگرانه پایان دهند. این مداخلات بجز اینکه به نام  ایجاد دموکراسی موجب غارت این کشور شده، هیچسودی نداشته است.

در پایان، راه حل جنگ افغانستان با مذاکرات صلح با افراد معتدل طالبان میسر خواهد شد که ملی گراهای افغانی هستند و از سرزمین خود بیرون نخواهند رفت. برای این مورد نیز هیچ کس بهتر از سران قبایل نخواهد بود. آنها می خواهند خود مسائل را به دست گیرند و به جنگی که طی دو دهه موجب تحمیل آزار، مرگ و تخریب به کشورشان شده پایان دهند.

*الون بن-میر، استاد روابط بین الملل در مرکز امور جهانی دانشگاه نیویورک است. وی مدرس مذاکرات بین المللی و مطالعات خاورمیانه است.

منبع: گلوبال ریسرچ
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: