۰

چرا به حضرت زینب (س) عقیله بنی‌هاشم می‌گویند؟

امام (علیه السلام) درباره حضرت زهرا (سلام الله علیها) و دانش آن حضرت یک نظر دارند،‌ و وجود مبارك زین‌العابدین (علیه السلام) هم درباره عمه‌شان حضرت زینب کبري (سلام الله علیها) ،‌ ازنظر دانش و بینش،‌ یک نظر دارند.
کد خبر: ۱۳۵۸۹۶
۱۱:۳۹ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۵
شیعه نیوز: امام (علیه السلام)  درباره حضرت زهرا  (سلام الله علیها)  و دانش آن حضرت یک نظر دارند،‌ و وجود مبارك زین‌العابدین  (علیه السلام)  هم درباره عمه‌شان حضرت زینب کبري  (سلام الله علیها) ،‌ ازنظر دانش و بینش،‌ یک نظر دارند. امام باقر  (علیه السلام)  می‌فرماید: اینکه اسم مادر ما «فاطمه» گذاشتند بی‌علت،‌ بی‌جهت،‌ بی‌سبب و بی‌دلیل نبوده است.‌ علت آن این است که پروردگار عالم در دنیاي معنا به مادر ما خطاب کرده«فَطَمْتُکَ بِالْعِلْمِ» یعنی قطع کردن،‌ جدا کردن.‌ لغت ؛ « فطم» به معنای بریدن است. معناي حدیث چنین می‌شود فاطمه  (سلام الله علیها)  را فاطمه می‌گویند،‌ به علت این‌که خدا به او فرمود: من با پر کردن تو از علم خودم،‌ تو را و قلبت را از علوم همۀ زمینیان بریدم و نگذاشتم تو در دانش و بینش،‌ نیازمند علوم بشري بشوي.‌

حضرت زینب (سلام الله علیها)  تعلیم‌دیده بدون معلّم:

دانش زهرا  (سلام الله علیها)  دانشی الهی است.‌ کنار بازار کوفه،‌ وقتی زینب کبري  (سلام الله علیها)  خطبه خواندند و حادثه کربلا را تحلیل کردند و مردم را به آن گناه بی‌نظیرشان آگاه کردند،‌ زین‌العابدین  (علیه السلام)  کنار محمل عمه خود،‌ خدا را شکر کردند و فرمودند: عمه جان ! من پروردگار عالم را شکر می‌کنم و سپاسش را می‌گویم که الحمدالله تو تعلیم‌دیده بدون معلّم بشري هستی، و این دریاي دانشی که در وجود تو موج می‌زند،‌ مستقیماً الهی و خدایی است،‌ همان‌طوری که خداوند از دانش بیکرانش در قلب مادرش زهرا  (سلام الله علیها)  قرارداد،‌ از دانش بیکرانش در قلب مطهّر زینب کبري  (سلام الله علیها)  قرارداد و این سابقه هم داشت،‌ نه این‌که اولین بار بوده است. این‌که عنایت خدا بر یک انسان،‌ کامل جلوه کند،‌ ما در قرآن مجید درباره دو نفر صریحاً می‌بینیم که خداوند متعال در ایام کودکی آن‌ها،‌ دانش خود را در ظرف قلب آنان ریخته است : یکی مسیح که در متن قرآن است که در گهواره،‌ در روز اول تولّد،‌ به یهودیانی که به مادرش مریم  (سلام الله علیها)  گفتند مَا کَانَ أَبُوكِ امْرأَ سَوْءٍ وَ مَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیّاً(مریم/28) مریم پدرت که آدم بدي نبود و مادرت که زن پاک‌دامنی بود،‌ شما هم که شوهر نکردید،‌ پس این بچه را از کجا آوردي ؟ مریم  (سلام الله علیها)  اشاره به گهواره کرد.

آن جمع یهودي گفتند: کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَ انَ فِی الْمَهْدِ صَبِیّا(مریم/29) شما اشاره به گهواره می کنید،‌ بچه یک‌روزه که حرف نمی‌زند که از میان گهواره صدا بلند شد: آنی عبدالله آتَانِیَ الْکِتَابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً(مریم/30) خود کتاب،‌ علم است.‌ پروردگار عالم کراراً در قرآن مجید از تورات،‌ انجیل و قرآن تعبیر به علم کرده است بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ(آل‌عمران/19)...همان خدا بدون معلّم بشري،‌ زینب کبري  (سلام الله علیها)  را خزانۀ علم بشري قرار می‌دهد. چنان‌که گفتیم،‌ بنا به نقل قرآن کریم،‌ این کار یک‌بار براي حضرت مسیح  (علیه السلام)  اتفاق افتاده است.‌ یا درباره یحیی  (علیه السلام)  می‌فرماید آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً(مریم/12) ما مقام نبوت و حکمت را درحالی‌که یحیی  (علیه السلام)  بچه سه و چهارساله بود،‌ به او عنایت کردیم.‌ این متن قرآن است.‌ پس این بار دوم است که این اتفاق به‌وسیله خدا افتاده است.‌ چه مانعی دارد که همین اتفاق براي حضرت زهرا  (سلام الله علیها)  هم افتاده باشد ؟ چه مانعی دارد که همین ماجرا براي زینب کبري  (سلام الله علیها)  هم اتفاق افتاده باشد ؟ این اتفاق،‌ نشانگر کمال آن‌هاست ؛ نشانگر عظمت روحی آن‌هاست.‌ نشانگر ارزش‌های انتقال‌یافته از امیر مؤمنان،‌ حضرت زهرا،‌ پیغمبر و خدیجه کبري در وجود مبارك اوست.‌ قلب به پروردگار اتصال داشته و از طریق این اتصال،‌ علم خداوند در این خرانه باعظمت سرازیر شده است...حیف که از کلاس‌های تفسیر زینب برای ما چیزی باقی نمانده است.

حضرت زینب (سلام الله علیها)  و تفسیر قرآن؛

زینب کبری به‌عنوان تفسیر قرآن،‌ پرده از آیات قرآن برداشتند و عمق آن‌ها را براي مردم بیان کردند.‌ این انسان عالم،‌ این انسان بصیر،‌ این انسان با بینش،‌ شاید نزدیک چهل سال براي زنان مدینه و کوفه قرآن گفت ؛ حقایق قرآن را بیان کرد ؛ تفسیر آیات را بیان نمود،‌ ولی آن‌ها را ننوشتند.‌ چیزي از این تفسیر باقی نمانده است. قرآن در خانه آن‌ها نازل‌شده و کسی مانند آن‌ها،‌ عمق قرآن مجید را نمی‌داند.‌
او فرزند پدري بود که اهل تسنن در کتاب بسیار باارزش «ینابیع الموده» خودشان نقل می‌کنند که ابن عباس می‌فرماید،‌ من پیش امیر مؤمنان  (علیه السلام)  تفسیر قرآن می‌خواندم،‌ امیرالمؤمنین  (علیه السلام)  به من فرمود: پسر عباس ! اگر من آنچه در هفت آیه سوره حمد است،‌ از «ب بسم‌الله تا ولا الضالین» براي شما بگویم و شما هم گفته‌های من را بنویسید،‌ و بعد از این‌که من پایان کلاس را اعلام بکنم،‌ هفتاد شتر جوان را باید بیاورید تا این نوشته‌ها را بارکنید تا بتوانید آن‌ها را با خود ببرید.‌( ینابیع الموده، ج 1، ص 20) زینب کبري  (سلام الله علیها)  دختر یک چنین مفسر قرآنی است.‌ بنابراین،‌ معلوم است از قرآن چه چیزي پیش زینب کبري  (سلام الله علیها)  بود.‌ این توصیف یک کلاس زینب کبري  (سلام الله علیها)  است.

حضرت زینب (سلام الله علیها)  و کلاس فقه:
 کلاس دیگري که وجود مقدس زینب کبري  (سلام الله علیها)  داشتند،‌ کلاس فقه بود.‌ فقه دریاي وسیعی است.‌ این دریاي فقه،‌ پیش زینب کبري  (سلام الله علیها)  بود که اگر گفته‌های ایشان را در این کلاس ثبت کرده بودند،‌ باور کنید در مسائل فقهی،‌ هشتاد درصد کار مراجع ما،‌ با گفته‌های زینب کبري  (سلام الله علیها)  آسان شده بود ؛ چراکه او خودش چشمه صافی براي فقه بود،‌ اما مراجع ما الآن کنار چشمه گل‌آلود هستند.‌

اگر این بزرگواران بخواهند در مسائلی از فقه در روایات غور و بررسی کنند و فتوا بدهند،‌ ممکن است ده تا روایت ساختگی در آن روایات باشد،‌ و وجود چنین امکانی،‌ بخش روایات را گل‌آلود کرده است...چنان‌که گفته شد،‌ حضرت زینب  (سلام الله علیها)  فقه می‌گفت و خودش چشمه زلال این علم بود.‌ کلاس دیگرشان هم‌کلاس اخلاق بود ؛ کلاس تربیت نفوس،‌ کلاس تزکیه نفوس،‌ به تعبیري کلاس آدم سازي.‌ با توجّه به این‌که وجود مقدّس خودشان،‌ مجسّمه کامل اخلاق بودند.


ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: