۰

نگاهی به وضعیت شیعیان اذری مسکو

ابوذر ابراهیمی ترکمان
کد خبر: ۱۲۲۲۸
۰۱:۴۵ - ۱۰ بهمن ۱۳۸۷
شیعیان آذربايجاني‌ حتي در زمان روسيه تزاري نيز به روسيه مهاجرت مي كردند ولي در دوران شوروي اين روند ابعاد خاصي كسب كرد. چند مرحله مهاجرت در دوران شوروي و بعد از فروپاشي شوروي قابل تشخيص است.

مرحله اول در سالهاي بعد از پايان جنگ جهاني دوم رخ داد كه با سياست آباد كردن سيبري و خاور دور ارتباط داشت. اين مرحله اواخر سالهاي 1940 و اوايل سالهاي1950 شروع شده و دربرگيرنده كوچ كردن گسترده متخصصين صنعت نفت آذربايجان به سيبري غربي و شرقي در طول سالهاي 1960 است. بسياري از آذربايجاني‌هاي معروف ( ثابت اروجف وزير صنعت گاز شوروي در سالهاي 1981-1972، فرمان سلمانوف وزير زمين‌شناسي شوروي و عضو وابسته آكادمي علوم شوروي) بنيانگذار صنعت نفت اتحاد شوروي بوده و پايه و اساس زيربناي نفتي و گازي معاصر روسيه را پي ريزي كرده بودند.

موج دوم مهاجرت از اواخر سالهاي 1970 تا اواخر سالهاي1980 جريان داشت. اين مرحله مهاجرت عمدتاً اقتصادي و نامنظم بود. دانشجويان و روشنفكران در مسير باكو-مسكو رفت و آمد مي كردند. احتمالاً در همان زمان بود كه گروه كارفرمايان خصوصي به وجود آمد ولو اينكه در اتحاد شوروي كارفرمايي خصوصي ممنوع بود و موجب پيگرد كيفري مي‌شد. ولي فعاليت به اصطلاح كارفرمايان سايه‌اي (صاحبان كارگاه‌هاي نامشروع، دلالان ارزي، تجار عمده و خرده فروشي، فعالان تجارت گل و نيز مديراني كه ساختارهاي موازي توليدي را ايجاد مي‌كردند) پديده مستقلي در چارچوب اقتصاد برنامه‌اي كشور بوده و براي جامعه شوروي امري طبيعي بود. در مبحث فعاليت تجاري غيرقانوني نبايد فراموش كرد كه به اصطلاح «تجارت گل» در نتيجه توافقات رسمي بين جمهوري‌هاي شوروي درباره تأمين محصولات كشاورزي مناطق جنوبي براي مناطق شمالي كشور به وجود آمد. در چارچوب همين سياست بود كه واحدهاي كشاورزي منطقه آب‌شوران آذربايجان با بازارهاي مسكو قرارداد بسته و محصولات خود را به پايتخت شوروي مي‌فرستادند. مردم شوروي فقط به بركت اين قراردادها مي توانستند براي نزديكان خود گل بخرند زيرا اقتصاد بزرگ برنامه‌اي به ارضاي اين نيازهاي كوچك مردم نمي‌رسيد. روابط اقتصادي كه در آن زمان برقرار شده بودند، بعداً به نمايندگان جمهوري آذربايجان اجازه داد به مسكو منتقل شوند و زنجيره‌هاي پايدار بازرگاني را در بازارهاي روسي به وجود آورند ولو اينكه اكنون اين فعاليت تجاري با خود آذربايجان ارتباط ندارد (واردات از تركيه و كشورهاي خارجي ديگر زمينه را براي تجارت بي‌وقفه سبزيجات و ميوجات در بازارهاي مسكو فراهم مي‌كند).

بخش عمده آذربايجاني‌هايي كه در روسيه به دنيا نيامده ولي توانستند در زمينه تجارت بزرگ، علم و هنر به مقامات بالايي برسند، در دوران شوروي وارد روسيه شده بودند. پزشكان، معلمان، استادان دانشگاه، مديران كارخانه‌ها و تجار بزرگ بخش زبده اين جمعيت مهاجر را تشكيل مي دهند. آذربايجاني‌ها رياست شركت‌هاي بزرگي چون «لوك‌اويل»، «نورت‌گاز»، «نيكويل» و غيره را بر عهده دارند. سرمايه آذربايجاني در بانكهاي روسي نيز حضور قابل توجهي دارد. روسيه مانند سابق نقطه جذب آذربايجاني‌هاي فعال و با استعداد است. در جريان فروپاشي اتحاد شوروي، چند عامل ذيل بر جمعيت آذربايجاني روسيه اثر جدي گذاشتند: بحران شديد اقتصادي اوايل سالهاي1990 در آذربايجان، گسستن روابط اقتصادي با مناطق مركزي و غربي اتحاد شوروي و كاهش فرصت‌هاي شغلي و نيز از دست دادن قريب به 20% سرزمين آذربايجان كه توسط ارامنه اشغال شده و زمينه‌ساز ظهور آوارگان زيادي (782 هزار نفر) شده است. به همين دليل مهاجرت از آذربايجان به روسيه تا اين حد گسترش يافت.

در دوران بعد از فروپاشي شوروي موج جديد مهاجران مشاهده شد كه شامل دو گروه اساسي بود يعني ساكنان باكو كه عمدتاً تا اواسط سالهاي 1990 جمهوري را ترك كرده بودند و نمايندگان بخش كشاورزي آذربايجان. گروه اخير با همان مشكلات تطبيق خود با زندگي در شهر بزرگ روبرو مي‌شوند كه همه مهاجران روستايي در شهر دارند. آنها معمولاً سطح آموزشي پايين‌تر از عموم مردم شهر‌نشين دارند و نيز مجبورند به صورت الزامي به قوم و خويشان روستايي خود كمك كنند. آذربايجاني‌هايي كه بعد از فروپاشي شوروي وارد روسيه شدند، با مهاجران مراحل قبلي تفاوت زيادي دارند. در چارچوب پروژه پژوهشي «توسعه اجتماعي-قومي مسكوي بزرگ» كه توسط انستيتوي قوم‌شناسي و انسان شناسي آكادمي علوم روسيه همراه با كنگره آذربايجاني سراسر روسيه برگزار شد، 47% آذربايجاني‌هايي كه از مدتها پيش در مسكو زندگي مي‌كنند، تحصيلات عالي دارند در حالي كه در ميان مهاجران جديد اين رقم از حد 25% نگذشته است. طبيعي است كه موقعيت اجتماعي آنها نيز فرق مي‌كند. 48% مهاجران جديد در بخش تجارت و خدمات فعال‌اند و درآمد آنها چندان بالا نيست در حالي كه ميزان هنرپيشه‌ها، نويسندگان و نقاشان آذربايجاني به تدريج كاهش مي‌يابد.

افكار عمومي شهرهاي بزرگ روسيه همه مهاجران از قفقاز جنوبي و مناطق شمال قفقاز را در چارچوب يك كليشه «مليت قفقازي» قرار داده است. اين گروه‌ها از همبستگي قوي قومي و روابط پايين‌تر اجتماعي با مابقي شهر بزرگ برخوردارند. ولي بر خلاف ادعاهاي ملي‌گرايان دوآتشه روس، توان بالقوه تشنجات در شهر كثيرالمله مسكو تا اين حد بزرگ نيست. طبقه‌بندي اجتماعي در شهر بزرگ چند پله دارد كه در حال حاضر عرصه‌هاي فعاليت اقتصادي مهاجران با جمعيت «بومي» تضاد مناقشه‌زايي ندارد و سطح درآمدهاي آنها به قدري بالا نيست كه موقعيت آنها از موقعيت گروه‌هاي سنتي مردم بومي بالاتر باشد. جامعه روسي ارزش واقعي اقتصادي مهاجران را خوب درك مي كند زيرا مهاجران اقتصاد روسي را تكميل كرده و بدون اغراق بر ثروت اقتصادي روسيه مي‌افزايند. در هيچ جاي دنيا شهر بزرگي پيدا نميشود كه آنجا همه كارها توسط ساكنان بومي اجرا شوند. مهاجرت، جنبه لاينفك روند جهاني‌سازي است. در روسيه توان بالقوه مهاجرت از آذربايجان ثابت است و طي يك سال ميزان كساني كه وارد و خارج مي‌شوند تقريباً برابر است.
ارقام دقيق تعداد آذربايجاني‌هاي مقيم روسيه در دست نيست زيرا اكثريت آنها به صورت نامشروع در روسيه به سر مي‌برند. طبق نتايج مقدماتي سرشماري عمومي نفوس سال 2002، در روسيه 621.5 هزار نفر آذربايجان زندگي مي‌كنند كه از سال 1989 (335.9 هزار نفر) دو برابر بيشتر است. اگر مهاجران موقت آذربايجاني نيز به حساب آورده شوند، تعداد كلي آنها بالغ بر 2 ميليون نفر مي‌شود. طبق اطلاعات معيني، سرمايه‌گذاري‌هاي سالانه آذربايجاني‌ها در اقتصاد روسيه معادل 1.5 ميليارد دلار است. از سوي ديگر، مهاجران هر سال به ميهن خود مبالغ قابل توجهي ارسال مي كنند. قبل از بحران مالي سال 1998 اين مبلغ برابر 2.5 ميليارد دلاربود كه از حجم سرمايه‌گذاري‌هاي خارجي آن زمان 2.5 برابر بيشتر بود. بعد از بحران سال 1998 اين رقم افت شديدي كرد و معادل 780 ميليون دلار شد ولي اكنون به سطح قبل از بحران بر گشته است. آلكسي كودرين وزير دارايي روسيه حواله‌هاي مالي ساليانه از روسيه به آذربايجان را معادل 2 ميليارد دلار برآورد مي‌كند كه ارقامي از 2.5 ميليارد تا 4 ميليارد دلار نيز ذكر مي‌شوند. عدم دقت اين اطلاعات ناشي از آن است كه نمي توان همه موارد انتقال پول از روسيه به جمهوري آذربايجان را كنترل كرد. اگر اين مبلغ با سرمايه‌گذاري‌هاي كلي خارجي در اقتصاد آذربايجان در سالهاي 2003-1995 (9.6 ميليارد دلار يا حدود 1 ميليارد دلار در سال) مقايسه شود، معلوم مي‌شود كه حواله‌هاي مالي از روسيه بخش مهم تأمين مالي اقتصاد آذربايجان را تشكيل مي دهند.

اواخر سال 2004 پژوهش سازمان بين المللي كار منتشر شد كه در آن بر اساس آمار وزارت كشور روسيه اعلام شد كه مهاجراني كه وارد روسيه مي‌شوند (5-3 ميليون نفر) نصف درآمدهاي خود را به وطن خود مي‌فرستند. ولي اين ارقام را نبايد به عنوان حقيقت انكار‌ناپذير قبول كرد. همچنين بايد افزود كه مهاجران آذربايجاني كه در بخش تجارت فعالیت مي كنند، وارد حيطه ديگران نشده‌اند. بخش عمده درآمدهاي آنها در روسيه به صورت حق اجاره منزل، تأمين تبادلات بازرگاني و هزينه‌هاي جاري زندگي باقي مي‌ماند. اگر فرض كنيم كه فردا همه مهاجران از روسيه خارج شوند، بسياري از بخش‌هاي اقتصاد روسيه دچار بحران خواهند شد.

در ذيل به تعريف مهمترين سازمانهاي جمعيت آذربايجاني روسيه مي‌پردازيم.

1- كنگره آذربايجاني سراسر روسيه. اين سازمان در ماه مارس سال 2000 توسط 50 سازمان اجتماعي آذربايجاني كه در روسيه به ثبت رسيده‌اند، تأسيس شد. حيدر علي‌يف رئيس جمهور سابق آذربايجان در اولين كنگره كه در سال 2000 برگزار شد، شركت كرد. در حال حاضر كنگره دربرگيرنده بيش از 70 سازمان اجتماعي آذربايجاني، از جمله شعبه‌هاي منطقه‌اي در 58 منطقه فدراسيون روسيه است. محمد علي‌يف پروفسور طب و عضو وابسته آكادمي علوم پزشكي روسيه رئيس كنگره است. الدار قلي‌يف مدير عامل اين سازمان است. هدف اين سازمان اجتماعي، حفظ و تبليغ سنت‌هاي ملي، زبان و فرهنگ آذربايجان و مبارزه در راه حقوق جمعيت مهاجر آذربايجاني است. كنگره تلاش مي كند ضمن تشكل بخشيدن جمعيت آذربايجان مقيم روسيه، با مقامات فدرال و منطقه‌اي روابط محكم‌تري برقرار كند و به تطبيق آذربايجاني‌ها با شرايط جامعه روسي كمك كند. به گفته دكتر علي‌يف، آذربايجاني‌هاي مقيم روسيه به تحكيم روابط دوجانبه روسي-آذربايجاني علاقمند هستند و تلاش زيادي مي‌كنند كه روابط تاريخي بين دو ملت بسط و توسعه يابند. رياست كنگره با مقامات آذربايجان نيز روابط تنگاتنگي دارد. اين كنگره، ساختار اساسي ارتباطي بين مقامات دولتي باكو و آذربايجاني‌هاي مقيم روسيه است كه همين امر باعث مي‌شود كه كنگره با شخصيت‌هاي سياسي و دولتي روسيه تماس برقرار كرده و در رسانه هاي گروهي روسيه كار خبري انجام دهد زيرا گاهي مطالب ملي‌گرايانه نيز در اين رسانه‌هاي درج مي‌شوند. كنگره سعي مي‌كند با اين تبليغات مقابله كند و گفتگو و حسن تفاهم بين قومي را تحكيم كند. در فوريه سال 2003 كميته امور مليت‌هاي دوماي دولتي روسيه با كنگره موافقتنامه همكاري امضا كرد. كنگره دوم توسط دو رئيس جمهور الهام علي‌يف و ولاديمير پوتين افتتاح شد. الهام علي‌يف در سخنان خود در آن مراسم اظهار داشت: «ما به توان بزرگ اين سازمان پي برديم». رئيس جمهور از نسل جوان به استمرار احساسات دوستي و علاقه متقابل دو ملت دعوت كرد. اين امر در مورد جوانان روس نيز صحت دارد كه تحت تأثير ملي‌گرايان قراردارند. كنگره آذربايجاني در سال 2005 به مبارزه گسترده با فيلم‌هاي تبليغاتي انتخاباتي حزب «ميهن» كه روحيه ضد قفقازي داشتند، دست زده و يكي از اولين سازمانهايي بود كه بر غيرمجازبودن اين تبليغات تأكيد كرد. مقامات رسمي روسيه هم از اين موضع‌گيري كنگره حمايت كردند زيرا به خوبي درك مي كنند كه تحريك بي‌اعتمادي و خصومت متقابل در كشور كثيرالمله روسيه به معني بازي با كبريت در پمپ بنزين است.

2- سازمانهاي ديگر آذربايجاني‌هاي مقيم روسيه دربرگيرنده سازمان «خودمختاري قومي-فرهنگي آذربايجاني‌هاي روسي» و انجمن «اجاق» هستند. به گفته نماينده كميته دولتي جمهوري آذربايجان در زمينه هموطنان مقيم خارج از كشور، در روسيه رسماً 150 سازمان اجتماعي آذربايجاني‌ها به ثبت رسيده‌اند كه حدود 110-100 سازمان از اين تعداد فعاليت مي‌كنند. كنگره آذربايجاني‌ها در بيش از 70 منطقه روسيه شعبه دارد و سازمان خودمختاري فرهنگي در 24 منطقه.

مقامات آذربايجان اهميت حمايت سياسي و مالي آذربايجاني‌هاي مقيم خارج از كشور را درك مي‌كنند. آنها مي‌توانند به حل و فصل مسايل سياست خارجي جمهوري آذربايجان كمك كنند. جمعيت نيرومند مقيم خارج از كشور مي تواند واسطه غيررسمي بين نخبگان سياسي كشور اقامت و ميهن تاريخي شود. مقامات آذربايجان به همين دليل سعي مي‌كنند سازمانهاي جداگانه مهاجران را متحد كنند. در سال 2001 در باكو اولين كنگره آذربايجاني‌هاي جهان برگزار شد (در ماه مارس سال 2006 كنگره دوم برگزار گرديد). در سال 2002 كميته دولتي همكاري با هموطنان مقيم خارج از كشور تأسيس شد. قرار است در باكو انستيتوي جمعيت مهاجر ايجاد شود كه راه‌هاي سازماندهي و اداره اين جمعيت را طراحي كند.

گفتني است كه باكو در بودجه خود هيچ مبلغي براي كمك به سازمانهاي مهاجران در نظر نگرفته است. با موافقت مقامات آذربايجان، گروهي از كارفرمايان بزرگ از جمعيت مهاجر آذربايجاني حمايت مي‌كنند. اين افراد شامل وحيد الكپروف، فرهاد احمدوف، اسراييل آقالاروف، اسكندر خليلوف (معاون رئيس «لوك‌اويل»)، تلمان اسماعيلوف (هولدينگ رستوران «پراگ»، فروشگاه «ووينتورگ») و آلمان بايراموف (شركت «مشروبات آذري مسكو») هستند. با تلاش آنها براي مهاجران فرصت‌هاي شغلي جديدي ايجاد مي شوند، مسايل رويارويي كارفرمايان آذربايجاني با پليس حل مي‌شوند و حمايت حقوقي از مهاجران نامشروع و حمايت مالي از افراد كم درآمد ترتيب داده مي‌شود.

واقعيت اين است كه سازمانهاي آذربايجاني هنوز نتوانسته‌اند همه گروه‌هاي مهاجران تازه‌وارد را تحت شعاع خود قرار دهند. تا كنون علاقه متقابل مهاجران و سازمانها مشخص نشده است. براي مثال، گروه‌هاي آذربايجاني‌ها در بازارها و مراكز بازرگاني اكثراً نمي دانند به كدام سازمان‌هاي اجتماعي مي توانند مراجعه كنند. تنها 21% افرادي كه جديداً از آذربايجان آمده‌اند، به اين سئوال كه «آيا شما با اين سازمانها در تماس هستيد؟» جواب مثبت دادند. بزرگترين مسأله اين است كه سازمانهاي قومي و فرهنگي اغلب فقط سعي مي‌كنند نفوذ خود را در زندگي سياسي روسيه افزايش دهند. اين هدف مهم است ولي نبايد به عنوان يك هدف مطلق تلقي شود. در حال حاضر در روسيه روند تشخيص هويت سياسي نسل جديد (25-20 ساله) آذربايجاني‌هاي روسي جريان دارد.

وضعيت آذربايجاني‌ها در روسيه كه اكثراً مهاجران موقت كاري هستند، براي وضعيت اجتماعي و اقتصاد جمهوري آذربايجان اهميت فراواني دارد. در سالهاي 1990 كمكهاي مالي آنها براي اقتصاد جمهوري اهميت بيشتري داشت تا سرمايه‌گذاري‌هاي خارجي (اين كمكها مستقيماً‌ در اختيار خانواده‌ها قرار مي‌گرفتند در حالي كه سرمايه‌گذاري‌هاي خارجي عمدتاً به خريد تجهيزات خارجي و پرداخت حقوق به كارشناسان خارجي اختصاص مي‌يافتند). ولي در سالهاي اخير به علت اصلاح وضعيت اقتصاد آذربايجان كاهش مهاجرت مشاهده شده است.

وجود تعداد زياد مهاجران موقت كاري در روسيه بر خط سياسي جمهوري آذربايجان نسبت به روسيه اثر مي‌گذارد در ماه فوريه ولاديمير پوتين رئيس جمهور فدراسيون روسيه ضمن افتتاح سال روسيه در آذربايجان اظهار داشت: «ما به خوبي مي فهميم كه روابط بين دو كشور نمي تواند بدون توجه به عامل جمعيت مهاجرت توسعه يابد كه اين عامل در شرايط كنوني نقش مثبتي بازي مي‌كند. بنا بر اين، ما بايد كنار هم زندگي و كار كنيم و با هم دوست باشيم. راه ديگري وجود ندارد.»
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: