۰

جنبه ‌هاى گوناگون استغفار انبیاء (ع)و فرشتگان

انبیاء هر لحظه در حال عروج به مقامات بالاتر هستند و در هر مرتبه، از مرتبه پیش استغفار مى ‌کنند.
کد خبر: ۱۰۹۹۷۸
۱۰:۱۵ - ۲۷ دی ۱۳۹۴
به گزارش «شیعه نیوز»، در ادامه انتشار سلسله مباحث واژه های قرآنی در این بخش «جنبه های گوناگون استغفار انبیاء و فرشتگان» را منتشر می کند.
* استغفارکنندگان
بیشترین آیات در این زمینه به استغفار انسان هاى عادى مربوط است: «رَبَّنا فَاغفِر لَنا ذُنوبَنا» (آل ‌عمران/۱۹۳) و مقصود از آن، آمرزش ‌خواهى براى گناهان است و در یک جا به استغفار «رِبّیّون» اشاره کرده است.

«وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرینَ * وَ ما کانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فی‏ أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ». (آل‌ عمران/۱۴۶‌ـ‌۱۴۷).

چه بسیار پیامبرانى که مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مى ‏رسید، سست و ناتوان نشدند(و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامت ‏کنندگان را دوست دارد. *

سخنشان تنها این بود که: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندروی هاى ما در کارها، چشم ‏پوشى کن! قدم هاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان!.
مقصود از «ربّیّون» کسانى هستند که به پروردگار عالم اختصاص پیدا کرده و به جز خداوند به چیز دیگرى اشتغال ندارند.[۱] در پاره ‌اى آیات نیز از استغفار پیامبران و فرشتگان سخن به میان آمده است؛
* استغفار ‌پیامبران (علیهم السلام)
استغفار انبیا(علیهم السلام) براى خویش که حدود ۳۰ آیه از قرآن به آن اشاره دارد، به دلیل عصمت آنان از هر گناه، به معناى آمرزش ‌خواهى از گناه یعنى مخالفت با اوامر و نواهى مولوى نیست.[۲] به نظر شیعه و بسیارى از فقیهان از اصحاب مالک، ابوحنیفه و شافعى، پیامبران الهى از همۀ گناهان حتّى صغایر معصوم ‌اند، زیرا همه مردم مأمورند از گفتار و رفتار آنان پیروى کنند و این فرمان با ارتکاب گناه ـ ‌هرچند صغیره‌ـ از سوى آنان سازگارى ندارد[۳]؛ نیز قرآن، پیامبران را با وصف «مخلَصین» ستوده است (ص/۴۶؛ یوسف/۲۴؛ مریم/۵۱) و طبق آیات ۸۲‌ـ‌۸۳ سورۀ صاد، شیطان براى اغواى بندگان مخلَص خدا راهى ندارد: «فَبِعِزَّتِکَ لاُغویَنَّهُم اَجمَعین * اِلاّ عِبادَکَ مِنهُمُ المُخلَصین»، بر‌این ‌اساس، آمرزش خواهى انبیا(علیهم السلام) از جنبه ‌هاى گوناگون قابل تبیین است.

* جنبه ‌هاى گوناگون استغفار انبیاء (ع)
الف: استغفار انبیا(علیهم السلام) نوعى تعلیم به امّت هاست تا بتوانند به وسیله آمرزش خواهى، ضمن جبران‌ گناهان خویش، رحمت الهى را شامل حال خود کنند.[۴]
ب: منظور، آمرزش ‌خواهى از ترک اَوْلى[۵]، یعنى انجام دادن کار خوب با ترک کار بهتر است.
ج: مقصود از استغفار انبیا(علیهم السلام)، استغفار آنان از گناهان امّت خویش است.[۶] این مطلب در خصوص رسول خاتم(صلى الله علیه وآله) نیز نقل شده است.[۷]

د: استغفار پیامبران(علیهم السلام) براى دفع و پیشگیرى است و استغفار دیگران جنبه رفع دارد و از گناهانى که انجام داده‌اند، آمرزش مى ‌طلبند.[۸]
هـ‌: چون دعوت انبیا(علیهم السلام) و از جمله پیامبر‌ خاتم(صلى الله علیه وآله) آثار گوناگونى داشت که براى مردم در ظاهر، دردناک و شوم بود و آن را گناه مى ‌پنداشتند، پیامبران از خدا مى ‌خواستند که این آثار از دید مردم پوشیده بماند تا آنان را مجرم ندانند، آن ‌گونه که مردم مکّه، رسول خدا (ص) را جنگ ‌طلب و بى ‌اعتنا به سنّت هاى راستین مى ‌پنداشتند؛ امّا پس از صلح حدیبیّه و فتح مکّه واقعیّت بر آنها آشکار شد، چنان ‌که درباره موسى ابن ‌عمران در قرآن آمده است: آنان را بر من [دعوى] گناهى است: «لَهُم عَلَىَّ ذَنبٌ» (شعراء/۱۴)، در صورتى که کشتن مرد قبطى گناه نبود، بلکه یارى شخص ستم‌ دیده بود؛ ولى ‌در نظر مردم گناه به شمار مى‌ رفت و درخواست آمرزش حضرت موسى (ع) به این معنا بود که این امر بر مردم پوشیده بماند تا وى را مجرم ندانند.[۹]

در آیه ۱۲۹ اعراف نیز آمده است: قوم موسى وى را سبب اذیت خویش مى‌ دانستند: «قالُوا أُوذینا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا».
گذشته از وجوه یاد شده، برخى استغفار پیامبران را با توجّه به مقام رفیع آنان، این گونه تبیین کرده ‌اند:

الف: پیامبران همچون دیگر انسان ها، براى زندگى طبیعى خویش ناچار بودند بخشى از اوقات خود را براى رفع نیازهاى مادّى مانند خوردن و آشامیدن و‌… به ‌کار گیرند و چون به همین مقدار، از سیر در ملکوت اعلاى ربوبى باز مى ‌ماندند، از خداى خویش طلب آمرزش مى ‌کردند.[۱۰]
ب: انبیاء در استغفار خود از خدا مى‌ خواهند که به غیر او، مانند فرشته، وحى یا مقامات معنوى خویش توجّه نکنند، زیرا توجّه به این امور در محضر خداوند، نوعى حجاب از مشاهده او شمرده ‌مى ‌شود.[۱۱]

ج: چون انبیاء هر لحظه در حال عروج به مقامات بالاتر هستند، در هر مرتبه، از مرتبه پیش استغفار مى ‌کنند.[۱۲]
وجوه یاد شده، درباره آمرزش طلبى دیگر پیشوایان معصوم نیز جارى است، زیرا آنان نیز بسیار استغفار مى‌ کردند؛ مانند استغفارهاى حضرت ‌امیر(علیه السلام) در دعاى کمیل و امام سجاد(علیه السلام)در دعاى ابوحمزه ثمالى.[۱۳]

آمرزش ‌طلبى پیامبران در نظر برخى از اهل ‌سنّت که حتّى ارتکاب گناهان کبیره را از ایشان محتمل مى ‌دانند، به معناى درخواست تبدیل گناهان بزرگ به گناهان کوچک یا درخواست مصونیت از اصرار بر صغایر است.[۱۴] گروهى دیگر از آنان با نفى احتمال ارتکاب گناه بزرگ، استغفار آنان را آمرزش خواهى از گناهان کوچکى که پیش یا پس از بعثت از آنان سرزده است، مى ‌دانند[۱۵] تا بدین وسیله، ضمن جبران خطاها از ثواب کارهایشان کاسته نشود.[۱۶] برخى نیز استغفار آنان را، آمرزش ‌خواهى از سهوى مى ‌دانند که ممکن است از آنان سر بزند.[۱۷]

* جنبه ‌هاى گوناگون استغفار فرشتگان
در آیه ۵ شورى، فرشتگان مستغفران براى اهل زمین دانسته شده ‌اند: «ویَستَغفِرونَ لِمَن فِى الاَرضِ» و در آیه‌ ۷ غافر از آنان با وصف استغفارکنندگان براى مؤمنان یاد شده است: «یَستَغفِرونَ لِلَّذینَ ءامَنوا»، با این تفاوت که در آیه نخست، استغفار همه فرشتگان براى همۀ اهل زمین، و در آیه دوم استغفار فرشتگان حامل عرش الهى و گِرداگرد آن براى مؤمنان مطرح است؛ گرچه در هر دو آیه از استغفار فرشتگان براى دیگران سخن به میان آمده و هرگز در جایى از قرآن سخنى از استغفار آنان براى خویش گفته نشده است. برخى دلیل آن را پاک بودن فرشتگان از هرگونه گناه مى ‌دانند [۱۸] و برخى دیگر آن را براى رعایت ادب دانسته که دعاکننده خود را فراموش و از دیگرى یاد مى ‌کند[۱۹]؛ امّا این وجه با فرمان خداوند به رسول خویش سازگار نیست که در آن، استغفار براى خویش را بر استغفار براى دیگران مقدمّ کرده است: «واستَغفِر لِذَنبِکَ ولِلمُؤمِنینَ…» (محمّد/۱۹)، مگر آن که گفته شود منظور، استغفار فرشتگان براى دیگران پس از استغفار براى خویش است[۲۰] که این توجیه نیز مستلزم تقدیر و حذف و خلاف اصل و ظاهر است. البتّه استغفار نکردن فرشتگان براى خویش بر خلاف تصوّر برخى مفسّران[۲۱]، برترى آنان بر انبیا را ثابت نمى‌ کند.

درباره این که در یک آیه از استغفار فرشتگان براى اهل زمین (شورى/۵) و در آیه دیگر از استغفار آنان فقط براى مؤمنان (غافر/۷) سخن به میان آمده، وجوهى گفته شده است:
الف: گرچه آنان براى همه اهل زمین استغفار مى‌ کنند، استغفارشان براى مؤمنان آمرزش ‌خواهى از گناه است؛ ولى براى مشرکان، با توجّه به نهى قرآن کریم از آن، درخواست سبب آمرزش، یعنى هدایت و ایمان براى آنان است. [۲۲]
بعضى نیز احتمال داده ‌اند که مقصود از استغفار فرشتگان براى اهل زمین، طلب ایمان براى آنان یا عدم نزول عذاب دنیایى بر آنان باشد.[۲۳]
ب: تعبیر «لِمَن فِى الاَرضِ» در عموم صراحت ندارد، بنابراین، هم مى ‌تواند همه اهل زمین و هم بعضى از آنها مقصود باشد.[۲۴]
ج: ممکن است گفته شود عموم آیه ۵ ‌شورى به وسیله آیه ۷ غافر تبیین شده و در نتیجه، فرشتگان فقط براى مؤمنان بخشودگى مى ‌طلبند.[۲۵]

د: فرشتگان، جز مؤمنان هیچ‌ کس را نمى ‌بینند، زیرا بر اساس آیه ۱۲۲‌انعام مؤمن نورانى است و دیده‌ مى ‌شود[۲۶]، پس استغفار آنان براى اهل زمین، فقط استغفار براى‌ مؤمنان است.

محمدحسن ناصحى
پاورقی:
[۱]. المیزان، ج‌۴، ص‌۴۱.
[۲]. المیزان، ج‌۶، ص‌۳۶۸; ج‌۱۸، ص‌۲۵۴.
[۳]. تفسیر قرطبى، ج‌۱، ص‌۲۱۱‌ـ‌۲۱۲؛ المیزان، ج‌۶، ص‌۳۶۷.
[۴]. التوبه فى ضوء القرآن، ص‌۱۹۴، ۲۸۴، ۳۰۳.
[۵]. التفسیرالکبیر، ج‌۲۸، ص‌۶۱؛ روح ‌المعانى، مج‌۱۴، ج‌۲۶، ص‌۸۴؛ نمونه، ج‌۲۱، ص‌۴۵۲.
[۶]. همان، ج‌۳۲، ص‌۱۶۲؛ روح ‌المعانى، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۶۳؛ تنزیه انبیاء، ص‌۱۷۸.
[۷]. التفسیرالکبیر، ج۳۲، ص۱۶۲؛ روح ‌المعانى، مج‌۱۶، ج‌۳۰ ص‌۴۶۳.
[۸]. البصائر، ج‌۳۰، ص‌۲۲۷‌ـ‌۲۳۶؛ الفرقان، ج‌۲۳، ص‌۴۰۶.
[۹]. المیزان، ج۱۸، ص۲۵۴؛ نمونه، ج۲۲، ص۱۹‌ـ‌۲۱.
[۱۰]. المیزان، ج‌۶، ص‌۳۶۶؛ تفسیر و نقد و تحلیل مثنوى، ج‌۱۰، ص‌۶۱۹؛ کشف الغمه، ص‌۲۵۵.
[۱۱]. تفسیر موضوعى، ج‌۱۱، ص‌۱۶۰.
[۱۲]. روح المعانى، مج‌۱۴، ج‌۲۶، ص‌۸۴؛ مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۶۳؛ التفسیرالکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۶۲.
[۱۳]. مصباح المتهجد، ص‌۴۰۵، ۵۸۴.
[۱۴]. التفسیرالکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۶۲.
[۱۵]. کشف ‌الاسرار، ج‌۹، ص‌۱۹۱.
[۱۶]. التفسیرالکبیر، ج‌۳۲، ص‌۱۶۲.
[۱۷]. روح ‌المعانى، مج‌۱۶، ج‌۳۰، ص‌۴۶۳.
[۱۸]. التفسیرالکبیر، ج‌۲۷، ص‌۱۴۶؛ الفرقان، ج‌۲۳، ص‌۴۰۶.
[۱۹]. الفرقان، ج‌۲۳، ص‌۴۰۶.
[۲۰]. الفرقان، ج‌۲۳، ص‌۴۰۶.
[۲۱]. التفسیرالکبیر، ج‌۲۷، ص‌۱۴۶.
[۲۲]. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۱۱.
[۲۳]. التفسیرالکبیر، ج‌۲۷، ص‌۱۴۵.
[۲۴]. التفسیرالکبیر، ج‌۲۷، ص‌۱۴۵.
[۲۵]. التفسیرالکبیر، ج‌۲۷، ص‌۱۴۵.
[۲۶]. تفسیر موضوعى، ج‌۳، ص‌۳۴۴.

انتهای پیام/ 852

منبع: جرعه ای از ذلال قرآن
منبع: HAWZAH NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: