۰

بزرگداشت میلاد مسیح (ع) در مرکز اسلامی هامبورگ

کد خبر: ۱۰۹۰۷۴
۱۱:۴۳ - ۱۲ دی ۱۳۹۴
 به گزارش «شیعه نیوز»، در مراسم شب جمعه ۲۴ دسامبر ۲۰۱۵ که همزمان با ایام میلاد با سعادت حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) بود، آیت الله رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ موضوع سخنرانی خود را معرّفی جایگاه و شخصیت حضرت عیسی (علیه السلام) در قرآن کریم قرار دادند.

 آیت الله رمضانی در این نشست از حضرت عیسی (علیه السلام) به عنوان یکی از پیامبران اولوالعزم الهی که دارای شریعت مخصوص به خود بوده است یاد کرده و با اشاره به برخی از آیات قرآن کریم به تبیین جایگاه آن حضرت و تشریح قسمت¬هایی از زندگی ایشان پرداخته و افزودند: روز ۲۵ دسامبر به باور بسیاری از مسیحیان، روز میلاد حضرت مسیح (علیه السلام) است. ما این عید بزرگ را به همه موحّدان عالم، خصوصاً پیروان آن پیامبر بزرگ تبریک و تهنیت می گوییم. این جزء آموزه های اسلام و قرآن است که یک مسلمان واقعی باید به همه پیامبران الهی ایمان و اعتقاد داشته باشد و نمی¬ تواند حتی یکی از پیامبران الهی را انکار نماید. قرآن کریم هم در این زمینه می فرماید: «لانفرق بین احد من رسله» این درست نیست که گفته شود ما به برخی ایمان می آوریم و به برخی دیگر ایمان نمی آوریم. لذا اگر ما تاریخ ولادت سایر انبیاء الهی (علیه السلام) را هم در اختیار داشتیم، آن ها را نیز تبریک می گفتیم؛ چراکه ذکر و نام و یاد آنان از شعائر اسلامی شمرده می شود.

در رابطه با حضرت عیسی (علیه السلام) در کتب عهد عتیق و عهد جدید تعابیر زیادی آمده است از جمله: مولود مقدس، بنده خدا، پسر انسان، مسیح یعنی نجات بخش، صورت خدای نادیده، کلمه خدا، پسر خدا و …

امّا قرآن کریم حضرت عیسی (علیه السلام) را به بهترین وجه معرفی می کند. در آیات و سوره های متعدد قرآن تعابیری برای معرفی شخصیت و جایگاه این پیامبر الهی بیان شده است که به برخی از آنها اشاره می شود. قرآن در سوره مبارکه مریم می فرماید: «غُلَامًا زَکِیّاً» بچه پاک و پاکیزه، «آیَهً لِّلنَّاسِ» یک نشانه و آیه، «رَ‌حْمَهً مِّنَّا» رحمت الهی، «وَ کَانَ أَمْراً مَّقْضِیّاً» یک امر قطعی و انکارناپذیر، « قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ» می¬گوید من بنده و مخلوق خدا هستم. اینکه آن حضرت در عین مخلوق خدا بودن «کلمه اللّه» هم باشد منافاتی ندارد. همه می توانند کلمه الله باشند منتهی کلمه تام و ناقص وجود دارد و حضرت عیسی (علیه السلام) کلمه تام خداوند است. «آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا» قرآن کریم حضرت عیسی (علیه السلام) را صاحب شریعت می داند و اینکه برخی دین مسیحیت را دارای شریعت نمی دانند برخلاف آیات قرآن کریم است. «وَجَعَلَنِی مُبَارَ‌کًا» قرآن او را به عنوان یک مولود مبارک معرفی می کند که به مادرش بسیار احترام می گذارد «وَبَرًّ‌ا بِوَالِدَتِی».

همچنین در سوره مبارکه آل عمران تعابیر ذیل آمده است: «إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ مِّنْهُ» او کلمه خداست. «اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ» خداوند نام او را عیسی و مسیح نهاده است. «وَجِیهاً فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَهِ» در دنیا و آخرت صاحب آبروست. « وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ» او از مقربین است. « وَیُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلاً» در گهواره سخن می گفت که از معجزات حضرت عیسی (علیه السلام) است. « وَمِنَ الصَّالِحِینَ» او از شایسته گان است. « وَیُعَلِّمُهُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَالتَّوْرَاهَ وَالإِنْجِیلَ» خداوند به او حکمت و کتاب تورات و انجیل را آموخته است.

رئیس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگ های شیعه در بخش دیگری از سخنان خود با استناد به آیات قرآن کریم به تشریح داستان ولادت حضرت عیسی (علیه السلام) و جایگاه حضرت مریم (سلام الله علیها) پرداخته و افزودند: وقتی قرآن کریم در رابطه با خلقت حضرت عیسی (علیه السلام) صحبت می کند، شخصیت حضرت مریم (سلام الله علیها) را نیز معرفی می کند. نام حضرت مریم (سلام الله علیها) ۳۳ بار در قرآن آمده است. در کل قرآن کریم از هیچ زنی به اسم یاد نشده است و فقط نام حضرت مریم (سلام الله علیها) آمده است. البته صرف استعمال یک نام فضیلتی محسوب نمی شود؛ چه اینکه نام فرعون هم در قرآن آمده است. آنچه باعث فضیلت است، اوصاف اشخاص است. در قرآن از زنان مؤمنه و غیر مؤمنه سخن به میان آمده است و اوصاف آنان ذکر شده است. در رابطه با حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در آیه تطهیر، آیه مباهله، آیاتی از سوره انسان، سوره کوثر و آیات دیگر فضائلی ذکر شده است که با شخصیت آن حضرت تطبیق می کند. در رابطه با مادر حضرت موسی (علیه السلام)، خواهر حضرت موسی (علیه السلام)، همسر حضرت لوط (علیه السلام) و … نیز اوصافی ذکر شده است.

شاید اینکه نام حضرت مریم (سلام الله علیها) به این شکل خاص در قرآن برده شده است یکی از جهاتش این باشد که قرآن می خواهد بشری بودن حضرت عیسی (علیه السلام) را معرفی کند. در رابطه با تاریخ ولادت حضرت عیسی (علیه السلام) اختلاف نظرهایی وجود دارد و ۲۵ دسامبر به صورت اعتباری از طرف کلیساها اعلام شده است که برخی نیز ۶ ژانویه را تاریخ تولد آن حضرت می دانند. در قرآن کریم به تاریح تولد هیچ کدام از انبیای الهی اشاره نشده است و بنای قرآن هم این نبوده است که به جزئیات بپردازد و اگر نکته ای بیان شده است حتما یک جهت هدایتی، اجتماعی و یا توحیدگرایی در آن وجود دارد.

در قرآن کریم در سوره های مختلف به داستان تولد حضرت عیسی (علیه السلام) اشاره شده است. در سوره مبارکه مریم اینگونه آمده است: « وَاذْکُرْ‌ فِی الْکِتَابِ مَرْ‌یَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْ‌قِیًّا ﴿۱۶﴾ فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْ‌سَلْنَا إِلَیْهَا رُ‌وحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرً‌ا سَوِیًّا » و آن‌گاه که از همه خویشانش به کنج تنهایی محتجب و پنهان گردید ما روح خود را (روح القدس که فرشته اعظم است) بر او فرستادیم و او در صورت بشری زیبا و راست اندام بر او ظاهر شد. البته برخی گفته اند که حضرت مریم (سلام الله علیها) بواسطه این فرشته آبستن شده است که درست نیست و این فرشته یک موجود است و فقط حامل یک پیام است. « قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّ‌حْمَـٰنِ مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیًّا ﴿۱۸﴾ قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَ‌سُولُ رَ‌بِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا ﴿۱۹﴾ قَالَتْ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ‌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا ﴿۲۰﴾ قَالَ کَذَٰلِکِ قَالَ رَ‌بُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَهً لِّلنَّاسِ وَرَ‌حْمَهً مِّنَّا وَکَانَ أَمْرً‌ا مَّقْضِیًّا» مریم گفت: من از تو پناه به خدای رحمان می‌برم اگر مرد پرهیزکاری هستی. گفت: من فرستاده خدای توام، آمده‌ام تا تو را پسری بخشم بسیار پاکیزه و پاک سیرت. مریم گفت: از کجا مرا پسری تواند بود در صورتی که دست بشری به من نرسیده و کار ناشایسته‌ای هم نکرده‌ام؟ گفت: این چنین کار البته خواهد شد، خدایت فرموده که بسیار بر من آسان است (تا قدرت ما را بر آن دریابی) و تا این پسر را آیت بزرگ و رحمت واسع خود برای خلق گردانیم؛ و قضای الهی بر این کار رفته است.

در واقع تولد حضرت عیسی (علیه السلام) به این صورت معجزه خداوند متعال است و برای خداوند آسان است همان طور که حضرت آدم را نیز از خاک خلق نمود.

« فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا ﴿۲۲﴾ فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَهِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَـٰذَا وَکُنتُ نَسْیًا مَّنسِیًّا» « پس مریم (به مشاهده جبرئیل، در گریبانش نسیم اهتزازی یافت و) به آن پسر بار برداشت و (برای آنکه از سرزنش قوم جاهل برکنار باشد) با آن به مکانی دور خلوت گزید. آن‌گاه درد زاییدن او را به کنار درخت خرمایی کشانید (و از شدت حزن و اندوه با خود) گفت: ای کاش من از این پیش مرده بودم و از صفحه عالم به کلی نامم فراموش شده بود.»

« فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَ‌بُّکِ تَحْتَکِ سَرِ‌یًّا ﴿۲۴﴾ وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُ‌طَبًا جَنِیًّا ﴿۲۵﴾فَکُلِی وَاشْرَ‌بِی وَقَرِّ‌ی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَ‌یِنَّ مِنَ الْبَشَرِ‌ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْ‌تُ لِلرَّ‌حْمَـٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا»

« از زیر آن درخت (روح القدس یا فرزندش عیسی) او را ندا کرد که غمگین مباش که خدای تو از زیر قدم تو چشمه آبی جاری کرد. شاخ درخت را به سوی خود حرکت ده تا از آن بر تو رطب تازه فرو ریزد. پس (از این رطب) تناول کن و (از این چشمه آب) بیاشام و چشم خود (به عیسی) روشن دار، و هر کس از جنس بشر را که ببینی (به اشاره) با او بگو: برای خدای رحمن نذر روزه (سکوت) کرده‌ام و امروز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت.»

« فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْ‌یَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِ‌یًّا ﴿۲۷﴾ یَا أُخْتَ هَارُ‌ونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَ‌أَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا ﴿۲۸﴾ فَأَشَارَ‌تْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا ﴿۲۹﴾ قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا»

« آن‌گاه کودک را برداشته نزد قوم خود آورد گفتند: ای مریم عجب کاری منکر و شگفت‌آور کردی! ای خواهر هارون، تو را نه پدری ناصالح بود و نه مادری بدکار (پس تو دختر بکر از کجا فرزند یافتی). مریم به اشاره حواله به طفل کرد، آنها گفتند: ما چگونه با طفل گهواره‌ای سخن گوییم؟ آن طفل (به امر خدا به زبان آمد و) گفت: همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود.»

حضرت عیسی (علیه السلام) صاحب شریعت است ولی متاسفانه شریعت حضرت عیسی (علیه السلام) را تحریف کردند. موعظه ها و پند های حضرت عیسی (علیه السلام) بسیار زیباست و حتی برخی از آنها در کتاب های روائی ذکر شده است. امروزه هم اگر این پندها بیان شود چون مسیر و هدف انبیاء الهی واحد بوده است، قابل پذیرش است.

در رابطه با سرانجام حضرت عیسی (علیه السلام) یهودیان معتقدند که آن حضرت توسط یکی از پیروانش کشته شده است. مسیحیان بر این باورند که حضرت عیسی (علیه السلام) به صلیب کشیده شد و بعد او را در قبر گذاشتند و بعد از سه روز از قبر بیرون آمد و عروج کرد. اما مسلمانان معتقدند که مسیحیان فرد دیگری را که شبیه حضرت عیسی (علیه السلام) بود به صلیب کشیدند و عروج حضرت عیسی (علیه السلام) عروج انسان کامل است و او خواهد آمد.

در روایات نقل شده است که حضرت عیسی (علیه السلام) در آخرالزمان می آید. او ۴۰ سال زندگی می¬کند، ازدواج می¬کند و صاحب فرزند می¬شود و به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اقتدا می¬کند و این اقتدا باعث می شود که خیلی ها به اسلام روی آورند.

انتهای پیام/ 852
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: