۰

گزارش وکس از جایگاه حضرت مسیح(ع) در قرآن

کد خبر: ۱۰۸۸۰۷
۱۳:۱۰ - ۰۶ دی ۱۳۹۴
به گزارش «شیعه نیوز»، پایگاه اینترنتی آمریکایی «وکس» به مناسبت کریسمس، مقاله‌ای با موضوع بررسی «جایگاه حضرت عیسی(ع) در قرآن» منتشر و اعلام کرد که حضرت عیسی(ع) شخصیتی بسیار مهم نزد مسلمانان است.

پایگاه آمریکایی «وکس» در مقاله‌ای با عنوان «Muslims love Jesus, too: 6 things you didn’t know about Jesus in Islam» می‌نویسد: با وجود این که مسلمانان «کریسمس»(میلاد حضرت مسیح (ع)) را جشن نمی‌گیرند، اما ایشان در اسلام و نزد مسلمانان جایگاه بسیار مهمی دارد.

این مقاله در ادامه آورده است: حضرت عیسی مسیح، حضرت مریم(س) و جبرئیل همگی در قرآن ذکر شده‌اند (همچنین نام‌های حضرت آدم، نوح، ابراهیم، موسی(علیهم السلام) و برخی شخصیت‌های انجیل نیز در قرآن ذکر شده است).

این پایگاه اینترنتی نوشت: مسلمانان معتقدند که عیسی، پیامبر خدا و فرزند حضرت مریم است و قبل از روز قیامت به زمین برمی‌گردد تا عدالت را بازگرداند و با دجال مبارزه کند، تمام این سخنان برای اغلب مسیحیان آشنا است.

 گزارش وکس از جایگاه حضرت مسیح(ع) در قرآن

 نام حضرت مریم بیشتر از انجیل در قرآن آمده است

در این مقاله آمده است: در قرآن یک سوره کامل در مورد حضرت مریم وجود دارد و حضرت مریم تنها زنی است که در قرآن سوره‌ای به نام وی وجود دارد و تعداد دفعاتی که نام حضرت مریم در قرآن ذکر شده خیلی بیشتر از کتاب مقدس «عهد جدید»(انجیل) است.

پایگاه آمریکایی «وکس» می‌نویسد: مسلمانان هروقت نام عیسی را بر زبان می‌آورند بعد از آن عبارت (علیه السلام) را می‌آورند که این واژه برای تمامی پیامبران الهی و حضرت محمد نیز استفاده می‌شود؛ مسلمانان معتقدند که حضرت عیسی معجزاتی داشت که قرآن برخی از این معجزات را ذکر کرده است از جمله شفادادن شخص نابینا، زنده‌کردن مردگان و ساختن شکل و هیئت پرنده از خاک و دمیدن روح در آن.

داستان نخستین معجزه حضرت عیسی(سخن گفتن در گهواره) نیز در قرآن کریم ذکر شده و حضرت عیسی در همان لحظه پیامبری خود از سوی خداوند متعال را اعلام کرد.

بنابر این گزارش، این مقاله با ذکر آیات 16 تا 34 سوره مریم که داستان حضرت مریم را نقل می‌کند، به پایان می‌رسد:

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا [16] فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا [17] قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَٰنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا [18] قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا [19] قَالَتْ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا [20] قَالَ کَذَٰلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا ۚ وَکَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا [21] فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا [22] فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا [23] فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا [24] وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا [25] فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا ۖ فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا [26] فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ ۖ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا [27] یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا کَانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا کَانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا [28] فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ ۖ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا [29] قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا [30] وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا [31] وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا [32] وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا [33] ذَٰلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ۚ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ [34]:

و در این کتاب از مریم یاد کن آنگاه که از کسان خود در مکانى شرقى به کنارى شتافت (16)

و در برابر آنان پرده‏اى بر خود گرفت. پس روح خود را به سوى او فرستادیم؛ تا به [شکل] بشرى خوش‏ اندام بر او نمایان شد! (17)

[مریم] گفت: «اگر پرهیزگارى من از تو به [خداى] رحمان پناه مى‏برم!» (18)

گفت: «من فقط فرستاده پروردگار توام؛ براى اینکه به تو پسرى پاکیزه ببخشم!» (19)

گفت: «چگونه مرا پسرى باشد؟! با آنکه دست بشرى به من نرسیده و بدکار نبوده‏ام!» (20)

گفت: «[فرمان] چنین است! پروردگار تو گفته: که آن بر من آسان است! و تا او را نشانه‏اى براى مردم و رحمتى از جانب خویش قرار دهیم و [این] دستورى قطعى بود!» (21)

پس [مریم] به او [=عیسى] آبستن شد و با او به مکان دور افتاده‏اى پناه جُست (22)

تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت ‏خرمایى کشانید؛ گفت: «اى کاش پیش از این مرده بودم و یکسر فراموش ‏شده بودم!» (23)

پس از زیر [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد که: «غم مدار پروردگارت زیر [پاى] تو چشمه آبى پدید آورده است... (24)

و تنه درخت‏ خرما را به طرف خود [بگیر و] بِتکان بر تو خرماى تازه مى‏ریزد (25)

و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر کسى از آدمیان را دیدى بگوى من براى [خداى] رحمان روزه نذر کرده‏ام و امروز مطلقاً با انسانى سخن نخواهم گفت» (26)

پس [مریم] در حالى که او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد؛ گفتند: «اى مریم به راستى کار بسیار ناپسندى مرتکب شده‏اى (27)

اى خواهر هارون پدرت مرد بدى نبود و مادرت [نیز] بدکاره نبود!» (28)

[مریم] به سوى [عیسى] اشاره کرد؛ گفتند: «چگونه با کسى که در گهواره [و] کودک است، ‏سخن بگوییم؟!» (29)

[کودک] گفت: «منم بنده خدا؛ به من کتاب داده؛ و مرا پیامبر قرار داده است! (30)

و هر جا که باشم مرا با برکت ‏ساخته؛ و تا زنده‏ام به نماز و زکات سفارش کرده است (31)

و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده؛ و زورگو و نافرمانم نگردانیده است (32)

و درود بر من روزى که زاده شدم، و روزى که مى‏میرم، و روزى که زنده برانگیخته مى‏شوم!» (33)

این است [ماجراى] عیسى پسر مریم؛ [همان] گفتار درستى که در آن شک مى‏کنند! (34)

 
انتهای پیام/654
 
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: