۰

انواع دسته بندي فرقه‌ها

فرقه‌هاي عرفاني: اين فرقه‌ها بيشتر بر جنبه‌هاي خاصي از درون انسان تأكيد دارند و آموزش‌هاي مسيحيت را احيا مي‌كنند {1}، در واقع، به خودشكوفايي و پرورش روان معتقدند. آنها از جهان دوري نمي‌كنند و استانداردهاي جامعه موجود را مي‌پذيرند. نمونه‌هاي اين فرقه‌ها در مسيحيت وجود دارند.
کد خبر: ۱۰۲۶۸
۱۷:۱۷ - ۰۶ آبان ۱۳۸۷

انواع دسته بندي فرقه‌ها

به گزارش «شیعه نیوز»، با گسترش ديدگاه‌ها مي‌توان دسته بندي‌هاي متنوعي را براي فرقه‌ها ذكر كرد؛ اين دسته‌بندي‌هاي مي‌توانند بر اساس نوع فعاليت، هدف فرقه و ...انجام گيرند. علاوه بر اين دسته‌بندي‌ها، دانشمندان ديگر دسته بندي‌هاي ديگري را هم در اين باره ذكر كرده‌اند كه در اين مطلب به بخش‌هايي از آنها اشاره شده است.

اميررضا الماسيان با نگارش مطلبي تحت عنوان "انواع دسته بندي فرقه‌ها در سايت "محاكمه " به تشريح برخي ديدگاه‌ها در اين باره پرداخته است.

برپايه اين گزارش در اين مطلب مي‌خوانيم:

فرقه‌ها رويكردهاي مختلفي را در رفتار با ساير اعضاء جامعه در پيش مي‌گيرند كه "يينگر" در تحقيق خود به سال 1957 سه نوع فرقه را معرفي مي‌كند:

الف) فرقه‌هاي پذيرشي كه اصول استقلالي فردي را دربر مي‌گيرند.

به اين شكل كه توان، امكانات و تسهيلات فرقه بر تربيت نفوس افراد بصورت مجزا و فرد فرد قرار مي‌گيرد و جهات اشتراكي آن‌ها در درون اجتماع هرگز لحاظ نمي‌شود؛ نمونه آن جريان "آكسفورد" است.

ب ) فرقه‌هاي تجاوزگر كه جامعه موجود را نمي‌پذيرند و عليه آن قيام مي‌كنند كه نمونه آن "آناباپتيست" است.

ج ) فرقه‌هاي كناره‌گير و طفره رفته كه با فلسفه بدبيني همراه بوده، بر زندگي جديدي تأكيد دارند.

اين افراد به معناي واقعي فرقه و جدا افتاده از اجتماع مي‌شوند و آسيب‌هاي فراواني بر آنها وارد مي‌شود؛ نمونه آن "گروه‌هاي مقدس" در ايالات متحده مي‌باشد.

"ويلسون" نيز انواع فرقه‌ها را به طور گسترده مطالعه كرده، و نتايج مطالعات خود را به صورت كتب و مقالاتي ارائه داده است.

وي ابتدا فرقه رابه چهار دسته و در نهايت، به هفت دسته تقسيم كرده كه دسته‌هاي چهارگانه آن عبارتند از:

الف) فرقه‌هاي تغييري و تبديلي: فعاليت‌هاي چنين فرقه‌اي بر تبليغ مسيحيت متمركز است و اعتقادات مبتني بر تغيير كتاب مقدس مي‌باشند و عضويت در آنها بر اساس تجربه گفتاري است و طرفداران آنها بر دوري از گناه و رسيدن به رستگاري تأكيد دارند.

نمونه‌هايي از اين گروه، فرقه‌هاي "رستگاري" و "پنتكستال‌ها" هستند.

ب) فرقه‌هاي انقلابي: توجه آنها بر وقايع حتمي و قريب الوقوع متمركز است، كتاب مقدس را از طريق تمثيل و حكايت تفسير مي‌كنند؛ اعضاي آنها بيشتر بر اساس حكمت و عقايد مشورت مي‌كنند، نه بر اساس تجارب گفتاري؛ ضمن اينكه نسبت به جامعه و نظم موجود آن نوعي عداوت و خصومت دارند.

از انواع اين فرقه‌ها، مي‌توان فرقه "يهودي بني اسرائيل" و "كريستادلفيان" را نام برد.

ج) فرقه‌هاي درونگرا يا پرهيزگار: پيروان آن توجهي به جهان ندارند، دست كشيدن از دنيا و بي‌علاقگي نسبت به تبليغ مسيحيت، از رفتارهاي اين فرقه‌هاست كه نمونه آن‌ها را مي‌توان در جامعه امانا و برخي از گروه‌هاي هاينس (پرهيزگار، لقب پاپ) يافت.

د) فرقه‌هاي عرفاني: اين فرقه‌ها بيشتر بر جنبه‌هاي خاصي از درون انسان تأكيد دارند و آموزش‌هاي مسيحيت را احيا مي‌كنند {1}، در واقع، به خودشكوفايي و پرورش روان معتقدند.
آنها از جهان دوري نمي‌كنند و استانداردهاي جامعه موجود را مي‌پذيرند. نمونه‌هاي اين فرقه‌ها در مسيحيت وجود دارند.

از ديگر فرقه‌هايي كه ويلسون معرفي مي‌كند فرقه دست كاري شده، فرقه مبتني بر معجزه (كساني كه معتقد به ارتباط با ارواح هستند)، فرقه اصلاح طلب (كوئيكر) و فرقه مدينه فاضله؟ مثل جامعه‌اند يا و برودهاف مي‌باشد.

با استفاده از اين رده بندي‌ها، ويلسون استدلال مي‌كند كه تنها انواع خاصي از فرقه‌ها تبديل به مذهب مي‌شوند. فرقه‌هاي انقلابي بر آموزش اصول پيش از عضويت تأكيد دارند.

فرقه‌هاي درونگرا يا پرهيزگار از تبليغات ديني به دورند و فرقه‌هاي عرفاني درخواست‌هاي فردگرايانه‌اي دارند كه به احتمال كم، كودكان نسل اول را جذب مي‌كنند.

سايت ديدبان فرقه دسته‌بندي ديگري را براي فرقه‌ها معرفي مي‌كند. اين دسته بندي مشتمل بر فرقه‌هاي مذهبي، اقتصادي، خودياري و مشاوره، سياسي است.

الف) مذهبي: فرقه‌هايي كه از يك سيستم اعتقادي به عنوان پايه و اساس خود استفاده مي‌كنند خيلي مرسوم هستند.

سيستم اعتقادي آنان مي‌تواند مسيحيت، هندو، اسلام يا هر يك از مذاهب جهان در شكل استاندارد آن باشد، يا آنها ممكن است حتي سيستم اعتقادي خود را هم خلق كرده باشند؛ آنچه آنها را يك فرقه مي‌كند اين حقيقت است كه آنها از تكنيك‌هاي كنترل ذهني استفاده مي‌كنند و نه چيزي كه به آن اعتقاد دارند.

ب) اقتصادي: فرقه‌هايي كه از درآمد اقتصادي به عنوان اساس خود استفاده مي‌كنند "فرقه‌هاي طمع" خوانده مي‌شوند، آنها به شما قول مي‌دهند كه اگر به آنها بپيونديد و از برنامه‌هاي مخصوص آنان جهت موفقيت پيروي كنيد بسيار ثروتمند خواهيد شد.

اغلب آنها رهبر خود را به عنوان يك نمونه معرفي مي‌كنند و توضيح مي‌دهند كه اگر آنچه او مي‌گويد را انجام دهيد شما نيز موفق خواهيد بود. فرقه‌هاي اقتصادي از كنترل ذهن استفاده مي‌كنند تا شما را مجبور به كار مجاني براي خود كنند و شما را وادار به پرداخت براي جريان نامحدودي از نوارها، ويدئوها، كتاب‌ها و سمينارهاي هيجان انگيز كه تمامي آنها ظاهراً براي كمك به موفقيت شما طراحي شده‌اند نمايند، ولي در حقيقت اين‌ها براي ارتقاي محيط كنترل ذهني فرقه طراحي شده‌اند و شما را در وضعي نگاه ميدارند كه به رؤياي تقريباً غير ممكن آنها براي موفقيت باور داشته باشيد.

ج ) خودياري و مشاوره: فرقه‌هايي كه از "خود ياري" يا مشاوره يا خود ارتقايي به عنوان اساس كارشان استفاده مي‌كنند اغلب تجار و شركت‌هاي تجاري را هدف قرار مي‌دهند. آنها با ارائه دوره‌ها يا سمينار هاي خود، ادعا مي‌كنند شما يا كاركنانتان به اين وسيله در كارتان موفق‌تر خواهيد بود.

افراد صاحب فعاليت‌هاي اقتصادي در اتاق‌هاي هتل‌ها محبوس مي‌شوند و سوژه افكار شبه مذهبي مي‌گردند، اين افراد در حاليكه روي آنان بازي عجيبي صورت مي‌گيرد، نهايتاً به فعاليت‌هاي گروه مي‌پيوندند، و خصوصي‌ترين افكار خود را با گروه در ميان مي‌گذارند.
زماني كه شما يك دوره را كامل مي‌كنيد به شما گفته مي‌شود كه لازم است دوره‌هاي پيشرفته‌تري را دنبال نمائيد، كه طبيعتاً هزينه بيشتري از دوره قبلي خواهد داشت...

د ) سياسي : فرقه‌هايي كه از ايده‌هاي سياسي به عنوان مبناي خود استفاده مي‌كنند در طول تاريخ بخوبي شناخته شده‌اند. آلمان نازي هيتلر و شوروي كمونيستي استالين نمونه‌هاي كلاسيك كنترل ذهن در ابعاد وسيع هستند. در ابعاد كوچكتر قدرت طلبان سفيد و سياه، تروريست‌ها، گروه‌هاي شورشي و سايرين بطور معمول از يك فرم كنترل ذهن براي جذب و تسلط بر اعضاي خود استفاده مي‌نمايند.

*جمع بندي: همانطور كه ديديم از ديدگاه‌هاي گوناگون ميتوان دسته‌بندي‌هاي متنوعي را براي فرقه‌ها ذكر كرد، اين دسته بندي‌هاي مي‌توانند بر اساس نوع فعاليت، هدف فرقه يا چگونگي شكل گيري (و...) فرقه‌ها انجام گيرند.
علاوه بر دسته‌بندي‌هاي ذكر شده، دانشمندان ديگر دسته‌بندي‌هاي ديگري هم ذكر كرده‌اند كه از جمله مي‌توان به دسته‌بندي 17 قسمتي "گوردون ملتون" يا دسته بندي پنج قسمتي "جرج كريسايدز" اشاره كرد{2}.
توضيح اينكه برخي از دسته‌بندي‌ها و انواع فرقه بر حسب اقتضاي جوامع و اختصاصي آن جامعه بوده و كمتر قابل تعميم است.

*پي نوشت‌ها :

1. اين گفته به نقل از محقق مسيحي بوده و درباره جامعه غرب بيان شده است.
2. براي اطلاع از دسته بندي كريسايدز مي‌توانيد به قسمت مقالات برگزيده ، مقاله "جنبش نوين ديني چيست" مراجعه كنيد.

منبع: FARS NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: